🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
شعر:
آغاز
گیسوگره زده به ریل جبر
به تیغ هر ثانیه
کشته
می شود
هردوباره بر می خیزد
به دوید در بی جهت
برگی
م
ی
ا
ف
ت
ا
د
به بازی پر خطر آغوش رفت
در خش خشی
ازخرد شدن
در مبهم گامهای غبار
گم می شود
آن تفسیربی باز گشت
تویی و من
هرطلوع
بدرقه ات بود
به
دخمه های دهان گشود هزار غروب
و
تو
می رقصیدی
در بزم پر آکند
هی
کف
زیر بی شمار پوزخند
آنطرفتر
مژگان
باران بی صدا تقسیم می کرد
آنطرف تر
کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (2):
کاربرانی که این شعر را خوانده اند (4):
مرداد 27, 1402
سلام جناب رشنو
کمتر سعادت زیارت شما نصیبم می شود و ای کاش بیشتر این سایت بیایید .
پاسخ
مرداد 31, 1402
سلام
تقطیع کمی غلیظ است و بنظر حقیر لزومی به افراطش نیست.
برقرار باشید و نویسا
پاسخ
بستن فرم