از سرِ دار بپرسید کجا شد “زم” ؟ نیست

سلام و درود بر استاد ارجمندم.
42 سال است در کشور ما و متطقه قمر در عقرب است انگار تقویم روی قمر در عقرب گیر کرده است.
اگر حضرتعالی دنبال کننده اشعار بنده باشید اولین شاعری هستم که علیه زندان شعر گفته ام اگر این مصرع را سرچ بفرمایید و به دنبال آن طارق خراسانی را تایپ کنید آن غزل می آید
ای کشانیده به میدان پای من
در قسمت پایانی قصیده خراسان هم نفرت خود را از زندان اعلام کرده ام و باید شکل زندان ها به کلی تغییر پیدا کند و به اردوگاه های کار مبدل گردد
در فضای مجازی ملاحظه کردم که برخی از عزیزان، از اعدام زم ناراحت شده اند و همین باعث شد این مقاله را امروز در وبگاه خود نشر دهم :
ماه را باید تماشا کرد و رفت
ادبی – عرفانی – اجتماعی – سیاسی
برای آنان که از اعدام زم ناراحت هستند
در فضای مجازی جَسته و گریخته می ببنم انسان های خوب و ساده دلی در رابطه با اعدام روح الله زم ناراحت هستند شاید به خاطر جوان بودن او اینگونه ناراحت شده اند.
فراموش نباید کرد که در مملکت افرادی مطالبه ها دارند مثلا شهید حسین فهمیده که با مواد منفجره خودش را می اندازد زیر تانک تا اعراب ملخ خور دوباره مانند صدر اسلام وارد کشور نشده و هستی ملتی را چه مالی و چه ناموسی به غارت نبرند.
حالا شما کار جناب زم را مقایسه کنید با شهدای جنگ و شهدای ترور، چگونه می شود کار زم را توجیه کرد؟ تازه آن زم که به دنبال نام و * مال * و مقام بود اگر نبود که در تله ی نیروهای امنیتی ایران نمی افتاد.
برای من هم از طرف نیروهای معاند آنسوی اب تله ی مالی عجیبی گسترده بودند تا آدرس و شماره تلفن و شماره کارت ملی مرا به دست آورند و من که دنیا را سه طلاقه کر ده ام در دام آن ها نیفتادم خو‌شبختانه نام و نام خانوادگی مرا هم کسی نمی داند چیَست.
باید به آن دسته از افراد که برای زم ناراحت هستند گفت او بسیار حماقت کرد و چوب حماقت خود را خورد و اما اگر ما می توانستیم قبل از فتنه 1388 اساس و ریشه ی آن را جسته و در نطفه خفه می کردیم زم هم اکنون زنده بود و زندگی خودش را داشت.
در کلام آخر به پدر بزرگوار ایشان می گویم شما در تربیت و بیداری روح الله زم کوتاهی کرده اید و متاسفانه خسارت آن بی توجهی را هم دیدید
در پناه خدا 🙏