🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
| تاریخ عضویت: | ۱۴۰۲/۱۰/۰۹ |
| تعداد شعر: | 24 |
| تعداد مطالب: | |
| آخرین فعالیت | ۱۴۰۳/۰۱/۲۲ |
فصل گل آمد و کوک دل من ماهور است
چارمضراب زنان از قدمش مسرور است
چه قیامت شده امروز از این باد بهار !
گل شیپور ببین،رقص کنان در صور است
گوش اگر باز کنی، نغمه ی توحید بپاست
لاله بر دار اناالحق بنگر، منصور است
خار بگذار، بیا تا همگی گل باشیم
بلبل از عشق گل آموخت، چنین مشهور است
ای سلیمان که به مُلک دل من آمده ای !
جا نگهدار که زیر قدمت این مور است
عاشق آن است کز آتش نهراسد، هرگز
عاشقی، مکتب پروانه ی نار و نور است
برو، ای واعظ و پندت مده بر عاشق مست!
عاشق آن نیست که در بندِ بهشت و حور است
برگرفته از کتاب مجموعه شعر”غوغای سکوت”سروده ی شاعر:
قاسم یوسفی”ذوالفنون”
کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (2):
کاربرانی که این شعر را خوانده اند (5):
علی معصومی در سر منشاء دیوانگی
سلام اقا سیاوش قبلا هم با حنابعالی در این وادی سخن رفته بود. جنابعالی متاسفاته با سوالاتی
معصومه بیرانوند در درد دارد مست باشی بی می و…
سلام و سپاس مجدد
طارق خراسانی در درد دارد مست باشی بی می و…
سلام مجدد خیلی خوشحالم که هستی ، سلامتی و در کنار خانواده به فضل الهی
معصومه بیرانوند در درد دارد مست باشی بی می و…
سلام و عرض ادب این شعر شاید تاریخ سرودنش به ده سال قبل برمی گرده اولآ
طارق خراسانی در درد دارد مست باشی بی می و…
سلام رابعه دوم دختر شاعرم اولا : در تعجبم چرا تا به امروز این شعر را
اسفند 23, 1402
درود جناب یوسفی عزیز
بسیار زیباست
شاد و سلامت باشید💐💐💐
پاسخ
اسفند 25, 1402
سلام و سپاس عزیز و بزرگوار نگاه هنرمندانه ی جنابعالیست که بسیار زیبانگر است 🙏🌹🌷
پاسخ
بستن فرم