🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃

 اشتیاق پنهانی

(ثبت: 4728) شهریور 9, 1396 

         اگر چه  دست   ِ  مرا  بسته ای   چو زندانی

          ز های های   غزل   بغض  ِ  من نمی خوانی

          بگو  به  غیر  ِ تو  دیگر  کجا  پناهی هست

          در  این  هوای  عطشناک   ِ زرد    ِ طوفانی

          بده  به دست  ِ نگاهی  دو دست   ِ تقصیرم

          تویی  که   فاتح   ِ  عشقی   بدون    ِ قربانی

          کویر  ِ  تشنه ی   دریای   رحمتت   هستم

          شکسته  بغض  ِ مرا عشق  ِ این سرافشانی

          به  آزمون   ِ  نگاهی    مرا    تماشا    کن  !

          بخوان   حکایت   ِ  این   اشتیاق    ِ  پنهانی

          قسم  به  غربت  ِعشقی که   بی تو  میمیرد

          همیشه  مثل  ِنفس  با  من  و   دل  و  جانی

          طلای   گنبد   ِ  یک   بارگاه   ِ  تب   خیزم

          مرور  ِ عشق  ِ تو  هی  می کند  غزلخوانی

طلعت خیاط پیشه (طلای کرمانی)

عید سعید قربان بر همه ی همراهان شعر پاک مبارک باد

کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (4):

نظرها
  1. محمدرضا جعفری

    شهریور 9, 1396

    درود گرانقدر/…………

  2. مهران اسدپور

    شهریور 9, 1396

    درود و دستمریزاد …

    عید قربان بر شما بانوی هنرمند نیز تهنیت باد …

    موفق و مأجور باشید…

  3. اله یار خادمیان

    شهریور 10, 1396

     سلا مو درود  صبحتان بخیر و عید تان  مبارک  بسیار زیبا  و ارزشمند نوشیدم از شهد کلا متان

    اما حیف دیدم   در بیت مطلع  ضعف را  گوش زد نکنم

    بنا به وزن مصرع ها ی بعد این عزل

       در مصرع اول

     زمانه دست  مرا بسته اس ( ت ) چو زندانی     ت     از وزن خارج است

    در مصرع دوم همین بیت

    زرنگ و روی دلم بغض من نمی خوانی

    میم   پسوند ( دل )همان   من است     که دیگر نیاز تکرار من دوم نیست

     وبعد اینکه  دل ظاهر نیست که رنگ رو داشته باشد یا ظاهر شود

     از رنگ جهره می شود  از  درد  دل و بغض  درون پی برد که اینجا موضوع

     جوری دیگر بیان شده

    پیشنهاد  

    زرنگ و روی رخم بغض را نمی خوانی

    یا اینکه  هر گزینه ای که خودتان  جایگزین خواهید  کرد

     جسارتم را ببخشید  نظرم این است

    تا انکه چه خوش اید و چه در نظر افتد

    • طارق خراسانی

      شهریور 10, 1396

      سلام و درود جناب خادمیان

      نقد در شعر پاک بسیار کم است و خیلی مایلم باب نقد باز شود

      خود بنده بارها و بارها شعری را بداهه سروده و فورا در سایت و یا وبلاگ های خود نمایش داده ام که بعدا دوستان تذکر داده اند وزن دچار اشکال است.

      ولی در خصوص نقد  باید کمی تأمل کرد  مثلا نقد حضرتعالی در خصوص شعر استاد حاج محمدی دارای نقص بود و اگر ردیف برداشته میشد وزن مصرع های  زوج کاملا با مصرع های فرد بهم می خورد .

      در خصوص مصرع اول  شعر خانم خیاط پیشه حق با شماست .

        نقد شما درباره ی دل بسیار استادانه بود چون دل مشاهده نمی شود .

      در مصرع دوم هم نظر بنده این است که مصرع چنین شود .

      ز رنگ و روی من، آن بغض دل نمی خوانی ؟

      در پناه خدا

  4. اله یار خادمیان

    شهریور 10, 1396

      سلام  و درود بر شما حضرت  استاد    معلوم است که وقتی   در شعر جناب محمدی   دو کلمه را حذف کنیم

     وزن به اشکال بر می خورد    من تنها خواستم  بگویم   ( وبعد )   که ردیف  است در این غزل جایگاه  وزن پر کردن دارد

     که خود شما هم این را گفته اید که وزن بهم می خورد درست منظور بنده همین است  که بار معنایی ندارد  وزن پر کن است

     باید  جناب محمدی  کلمه ای جایگزین  فر مایند  که علاوه بر این که  وزن را کامل می کند  بار پیامی هم داشته باشد

     بعد ها را حذف کردم   تا نشان دهم  بودن و نبودنش   پیام را بهم نمی زند   شعر باید انگونه بهم زنجیره طنیده باشد   ههیچ کلمه نا کار امد در ان نباشد

      نمی دانم شاید منظورم را خوب نرسانده باشم        ( و  بعد) را باید جایی بیاوریم  که کار دنباله داشته باشد نه پان مصراع که کار تمام است       وقتی وبعد  می گویم باید پشتش چیزی باشد

      البته نظر و بر داشت این حقیر ناقص الکلام است  جسارتم هر دوبزر گوار ببخشید

     در شعر  بانو خیاط پیشه هم  عرض کردم  چون مصرع مطلع می باشد این نقص جزئی  رفع شود    (ت) است  یا باید تلفظ نشود  تا وزن درست باشد

     یا باید به طریقی حذف شود  اگر تلفظ کنیم  وزن  زیاد است اگر تلفظ نکنیم زائد است

    باز هم می خواهم عزیزان جسارتم را ببخشند  خواستم    در نقد باز شود    تا نقادی به جمجوش در اید حیف است  بخوانیم بگذریم و چیزی نگوییم

     به شرط انکه نقد ها باعث  ازرد ه شدن عزیزی نشود

    • طارق خراسانی

      شهریور 10, 1396

      سلام و درود

      در خصوص مصرع نخست شعر خانم خیاط پیشه حق با شماست و من نظرم را اصلاح کردم .

      در پناه خدا

      • اله یار خادمیان

        شهریور 10, 1396

         درود و سلام بر شما  استاد بزرگوار  و وارسته  و عزیز وبرادر بهتر از جانم  استاد طارق   من شاگردی هستم که درس پس می دهم  ولا غیر

  5. شهریور 10, 1396

    درود و سلام 

    در باره شعر خانم طلعت پیشه سخن اول جناب خادمیان که { ت} از وزن خارج است .صحیح است اگر مصرع را اینگونه تغییر دهند وزن درست می شود . {زمانه دست مرا بسته است و ندانی}

    و اما حرف دوم ایشان در مورد پسوند میم را صحیح نمی دانم چون حشوی درکار نیست .

    و باز سخن سوم ایشان که  دل ظاهر نیست که رنگ و رو داشته باشد هم درست است خانم طلعت پیشه می توانند به این صورت تغییر دهند { ز حسّ و حال دلم بغض من نمی خوانی} 

    و اما جناب خادمیان عزیز در شعر من با عنوان { و بعد …. } این امر را که  اگر ردیف را برداریم وزن  به هم می خورد دلیل قرار داده اند که پس { وبعد } صرفا جاپرکن است . حضرتشان توجه ندارند که در هر شعری که وزنش درست باشد هر کلمه ای را که از مصرعی برداریم وزن مصرع به هم می خورد آیا این امر دلیل می شود که آن کلمه صرفا جنبه ی ترمیم وزن داشته است ؟ اینجور باشد در اشعار جناب خادمیان تمام کلمات صرفا جنبه وزن پرکنی دارند چون هر کدامشان را برداریم وزن به هم می خورد !!!! من به حضرتشان توضیح دادم که ردیف { وبعد} غزل را به غزلی روایی تبدیل کرده و اگر حذف شود علاوه بر اخلال در وزن در معنا و محتوا هم خلل ایجاد می شود 

  6. طارق خراسانی

    شهریور 10, 1396

    سلام و درود بر ملکه ی شعر پاک

    عید قربان بر شما نیز مبارک باد

    در خصوص نقد شعر همانگونه برای حضرت استاد خادمیان نوشتم امیدوارم در شعر پاک رونق گرفته تا شعر ها اصلاح و جهش یابند.

     غزل زیبایی ست.

    در پناه خدا

بستن فرم


سلام و درود
بسیار زیباست
سپاس از حضورتان
لذت بردم
شادکام باشید
در پناه خدا