![حسن نبی](https://sherepaak.com/wp-content/uploads/2020/10/IMG_20201009_185309_596-e1602257898955.jpg)
🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
افتادگی ….
چو میخواهی شمیمی از ، نسیم صبحگاهی را
غرورت زیر پا باشد ، امیری تختِ شاهی را
تصوّر کن درختی را که دارد حاصلی اندک
و یا بادی برقصاند به بالا خُرده کاهی را
یکی از پشت سر اُفتد ، یکی از سمت پیشانی
یکی فاضل ببیند خود، یکی از زَر کلاهی را
نمی دانم چرا آدم ، به دنیا می شود غرّه
نمی سنجد مگر دوران و پایانش تباهی را
اگر بهرام گوری یا، تو باشی شخصِ اسکندر
نبینی جز کفن با خود سپیدی در سیاهی را
اَجل گیرد گریبانت ، در آخر هرکجا باشی
اِبایی کوسه کِی دارد ، شکارِ شاه ماهی را
فقط اُفتادگی آموز ، تدبیری نما آخر
مکن تکرار زجر آور ، دگر اعمالِ واهی را
اگر بادی به سر داری چو«تنها» می شود کارت
قطارت می رود آخر ، مسیر اشتباهی را
حسن نبی جندقی «تنها»
کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (5):
کاربرانی که این شعر را خوانده اند (9):
خرداد 22, 1399
درودها جناب دوست .
تعلیمی بسیار عالی و ارزشمندی سروده اید .
بهره بردم
پیروز و پاینده
پاسخ
خرداد 22, 1399
🌿👏👏👏👏
بسیار زیباست
پاسخ
خرداد 22, 1399
زنده باشین ممنون🙏🏼🙏🏼🙏🏼🙏🏼🌺
پاسخ
خرداد 24, 1399
آفرین
رقص قلم تان زیباست
درود بر شما 🌷👌👌
پاسخ
بستن فرم