🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
حسرت سال…
سال در حسرت دیدار شما بود و نشد
گفتگو با دلِ غمخوار شما بود و نشد
درد ما را همه درمان رخ زیبای شماست
عالمی یکسره بیمار شما بود و نشد
شیعه هرگوشه ی عالم شده مظلوم وملول
چشم او بر گُلِ رخسار شما بود و نشد
موی من گشته سپید از غم هجران شما
همه جا در پیِ آثار شما بود و نشد
خاک عالم همه بر فرقِ مریدانِ چو من
با گُنه طالبِ اخبارِ شما بود و نشد
من کجا، مدح شما ، می شود این قصّه مگر
قصّه ام دور زِ رفتار شما بود و نشد
مست دنیا شده ایم از دَمُ دل در پیِ یار
غافل از دیده ی بیدار شما بود و نشد
مثل(تنها) همه جا منتظرانت به اُمید
منتظر نه ، همه سربارِ شما بود و نشد
با امیدی که شود ظلمت عالم همه نور
گرچه دل غافل از اسرار شما بود و نشد
✍حسن نبی جندقی(تنها)
کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (6):
کاربرانی که این شعر را خوانده اند (10):
اسفند 5, 1402
سلام و عرض ادب شاعر گرانقدر
شعری زیبا خواندم از قلمتان تابنده باشید به مهر 🌺
پاسخ
اسفند 6, 1402
سلام و عرض ارادت
ممنونم از نظر لطفتون
عید بر شما مبارک🌹
پاسخ
اسفند 5, 1402
سلام آقای نبی
دستمریزادوخسته نباشید.
فقط دربیت دوم مصراع اول ضمیرتغییر کرده است لطفا اصلاح بفرمائید.
موفق باشید.🌺🌺🌺
پاسخ
اسفند 6, 1402
سلام استاد یغمایی بزرگوار
ممنون از حسن توجه شما و تذکر به جا تون
به روی چشم اصلاح شد🙏🏼🌹🌹
پاسخ
اسفند 6, 1402
آفرین
🌺🌺🌺
پاسخ
فروردین 22, 1403
درود بر شما
زیباست و ارزشمند
پاینده و پیروز باشید
🌺🌺🌷👏👏👏
پاسخ
بستن فرم