🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃

 انقراضی سرد

(ثبت: 216858) آبان 3, 1398 

کز کرده ای یک گوشه و مبهوت میخندی
سرشار فریادی ولی مسکوت میخندی
این بغض چخماقی گلویت را خراشیده ست
داری به انباری پر از باروت میخندی
ناقوس رفتن مینوازد ریل اما تو
هرجا که رد شد یک قطار از سوت میخندی
مانند یک شعله که بادی راحتش کرده ست
شاید به پایان خودت با فوت میخندی
تلخست اگر این فال قهوه توی فنجانت
حتما به طنز مضحک تاروت میخندی
گالیوری بودی خودت اما نفهمیدند
با مردم کوتاه لی لی پوت میخندی
وا شد به تنهاییت پای انقراضی سرد
گاهی شبیه آخرین ماموت میخندی
حالا لب زیبای عشقت را تصور کن
بی شک به رنگ خشکل یاقوت میخندی

 

 

 

کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (3):

نظرها
  1. درود بر شما گرامی بسیار عالی و پر اندیشه
    اثر زیبایتان را خواندم و حظ بردم
    درود بر شما
    زنده باشید

  2. منصور شاهنگیان

    آبان 3, 1398

    درود بر شما …

  3. سپیده طالبی

    آبان 3, 1398

    بسیار زیباست
    درود بر شما گرامی🌺

    • آبان 4, 1398

      سپاسگزارم از شما🙏💐

  4. سلام و درود بر شما بزرگوار

    🌺🌺🌺🌺🌺🍃🌿💐

    • آبان 4, 1398

      سپاسگزارم از شما🙏💐

بستن فرم


سلام و درود
بسیار زیباست
سپاس از حضورتان
لذت بردم
شادکام باشید
در پناه خدا