🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃

 اهلی

(ثبت: 268999) فروردین 21, 1403 

 

پس از شب های تاریکی، پگاهِ روشنت بودم
میان آن همه اما و شاید… قطعنت بودم

دلت سرگرم خاشاک و خزان و هرزعلف ها بود
نمیدیدی بهارانه حمیدِ گلشنت بودم

به دنبال تو بودن چون دویدن در پی باد است
اسیر آب کوبیدن درون هاونت بودم

گمان کردم که در باغ و گلستانم…. نفهمیدم
میان گل گلی های سرابِ دامنت بودم

“نماندن”جزئی از ذات پرستوگونه ات بود و
منِ ساده به فکر خام اهلی کردنت بودم

زیادی خوب بودن اشتباه اصلی من بود
دلت را زد که از اول مطیع من مَنَت بودم

گمانم اشتباه دومم این بود،فهمیدی؛
که در پیش تو تسلیم و همیشه الکنت بودم

چرا با نانجیبانِ هوس بازِ دغل خوبی؟
برایت دوست می ماندم اگر که دشمنت بودم؟

 

 

 

کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (2):

نظرها
  1. مدینه ترکاشوند

    فروردین 21, 1403

    سلام و درود بر شما شاعرعزیزوزیباقلم
    به به لذت وافر بردم قلمتان نویسا👏👏👏👏🌺🥰

  2. طارق خراسانی

    فروردین 21, 1403

    سلام

    وقتی غزل های زیبایت را می خوانم حالم خیلی خوب می شود

    در پناه خدا 🌹

بستن فرم


سلام و درود
بسیار زیباست
سپاس از حضورتان
لذت بردم
شادکام باشید
در پناه خدا