🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
کسی در کم مَحَلیهای من، آزار خواهد شد
دلِ آن از جهانم خسته_آخر_ خوار خواهد شد
اگر با ” دوستت دارم”، شبی لرزانده قلبم را
دلیل لرزهاش،”دست از سرم بردار” خواهد شد
اگر چون زهرماری، عشق را در کام من میکرد
از اندوهم _لبش_گرم از لب سیگار خواهد شد
اگر نقش آفرینی کرده، در بازی به قلب من
” دلِ بازیگر او “، لایق اسکار خواهد شد
و او چون نقطهای، در بازی چرخ و فلک، آخر
تمام وحشتش، هر گردش پرگار خواهد شد
کسیکه عشق خود را، با غرور خویش پنهان کرد
هراسش باد! احساسم به او انکار خواهد شد
چه تیری می کشد، از درد تنهایی، تمام دل
اگر چه، جانپناه خستهاش دیوار خواهد شد
تحمل می کنم درد فراقش را، که می دانم
شب دلتنگ بودن های او ، کشدار خواهد شد
اگر سوزاند قلبی را، که عاشق کرده بود، اما
شبی آتش نشانی های او، پُرکار خواهد شد
#علی_سلطانی_نژاد
کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (1):
کاربرانی که این شعر را خوانده اند (5):
تیر 28, 1398
سلام و درودتان باد بزرگوار
شادکام باشید
🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺
پاسخ
بستن فرم