🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
به سوره سرکشم ز جام سحر
که شهد آن ببرد خمار حذر
چه روزها گذشت از نگاه زمین
ببارد از دل شب جلوه ها به نظر
ز قبر برشوم و پر کشم به آبی ها
حصار خود شکنم ز خاکراه گذر
بهار من از زمین میسر نیست
طواف دوست کنم به لحظه های بصر
به باغهای زمینی دلم خون است
چه باک از هجوم زنگیان به گاه خطر
ز شاخه شاخه ی امید به غنچه پیوستم
چرا نگریزم به سوی دوست در این سفر
کاربرانی که این شعر را پسندیده اند :
کاربرانی که این شعر را خوانده اند (3):
بستن فرم