🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃

 باید

(ثبت: 217228) آبان 10, 1398 
باید

باید
وقتی رفتی
نه آشتی بودم نه قهر
مرغ ها بی آشیان و،
مهربانی پَر
وقتی رفتی ،
خالی از خدا بودم
در هیاهوی مبهمی ،
صدا بودم
وقتی رفتی ،
مؤذن هاخواب
نمازم قضا و،
نقشم آب
وقتی رفتی شکسته بود غرور
مُشت آهنین بود و،
حرف زور
وقتی رفتی ،
بر سر طاقچه نبود عکسی و،
هرزه ها روئید در باغچه
وقتی رفتی،
خدا رفته بود
شاید کمی آن طرف تر،
نشسته بود
وقتی رفتی
گذشتم از گناه تو
جرمم ثواب بود و،
نگاه تو
وقتی که وقتِ ماندن آمد
شاید
بی صدا گذشتی از.. ،
باید !

#ژیلاراسخ

 

 

 

 

نظرها
  1. مينا امينی

    آبان 10, 1398

    👏👏👏👏👏👏👏👏
    وقتی رفتی ،
    مؤذن هاخواب
    نمازم قضا و،
    نقشم آب.

    درودها مهربانو
    بسیار زیبا
    ممنونم از اشتراک گذاری این اثر
    چه ضربه ی پایان کار قشنگی داشت ..
    آفرین جانم

    مانا باشید به مهر ❤️❤️❤️❤️❤️

    • ژیلا راسخ

      آبان 11, 1398

      سپاس ازخوانش شما🍃💐🙏🏾

  2. امیر جلالی

    آبان 11, 1398

    تصویری از نیمه شبی غم آلود را دیدم که برای گوینده بسیار درد آور بود و تلخ…
    این اثر از منظر معنایی بی نهایت زیبا و بدون نقصان بود . درود بر شما

    • ژیلا راسخ

      آبان 11, 1398

      سلام وتشکر از شما🙏🏾🍃💐

  3. محمدرضا نعمت پور

    آبان 13, 1398

    یک مشت پنجره
    یک شهر بی صدا وُ…
    آتشی زیر خاکستر
    یک فکر کاغذی و برف ،
    درتابستان وما،
    تشنه
    شعرهای ممنوعه
    اندیشه های بی صدا
    مردی درون خود، نه باخدا
    زن در خط فقر و ،دود در خیابان عشق
    گریه ها سرخ و…..
    علف زیرپاها… سبز
    ما تنها
    شهر ،شهر بازی ها
    بُرد مال آنها وُ..
    بُز…
    از ما!
    (کتاب گل سا)

  4. درود ها بانو
    بسیار زیبا سرود ه اید
    پاینده باشید
    🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹😍😍😍

بستن فرم


سلام و درود
بسیار زیباست
سپاس از حضورتان
لذت بردم
شادکام باشید
در پناه خدا