🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
وقتی دروغ
قامتِ خود راست می نمود
و راست
قامت خود را شکسته دید
با گریه گفت
یک از کاروانیان :
“با کاروان هیچ
با همرهانِ پوچ
ما را چه کس
به منزلِ مقصود می برد…؟”
کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (7):
دی 24, 1400
سلام را در سطر دوم حذف شده است البته اگر می آمد شاید وجود دو را از زیبایی میکاست
وقتی دروغ
قامت خود را راست می نمود
فعل اول استمراریست و دومی ساده برای راست شاید این معنا متبادر شود که آنچنان ضربه غیر مترقبه بوده است که پس از جدال و شکست تازه متوجه قامت شکسته اش شده است ولی دروغ پس از پیروزی مستمرا راست قامت تر میشد
با گریه گفت ابتدا ذهن به این سو میرود که راست گفت و یا شاید دروغ گفت یا ضمیر مبهم بین این دو است راست یا دروغ گفت نمیدانم حسن است یا نه که فاعل بعد از فعل آمده شاید موجب غافلگیری است
لطائفی شاید در یک باشد ولی یکی طبیعیتر است
یکی از کاروانیان
البته به قرینه چه کس که چه کسی نیامده حدس میزنم این تخفیف لفظ حکمتی داشته باشد خداحافظ
پاسخ
دی 24, 1400
سلام و درود
سپاس از حضور حضرتعالی و نظر ادیبانه ی تان
در پناه خدا 🌿🙏🌹🌿
پاسخ
دی 24, 1400
ما را چه کس
به منزل مقصود می برد؟
سلام و درود و ارادت،
بسیار زیبا
ماشاء الله اخیرا به شعر نو گرایش خوبی پیدا کرده اید و در این سبک هم زیبا می سرایید.
امید که سروش های بیش تری از شما بزرگوار بخوانیم بویژه این که
شعر سروش، با این سبک نیز همخوانی خوبی دارد و اگر به سروش های جناب حامی شریبی و همچنین به سروش های تازه ی جناب محمد حسنی در همین سایت، دقت بفرمایید،
این مطلب، واضح تر می شود.
خلاصه: از قابلیت های شعر سروش، این است که در ساختار، آن را هم بصورت سنتی و هم بصورت نو می توان سرود و شما در هر دو، استادید. ❤️🙏
پاسخ
دی 24, 1400
سلام و درود
سپاس از نگاه پر مهرتان
در پناه خدا 🌿🙏🌹🌿
پاسخ
دی 24, 1400
درودها بر شما استاد
ادیب فرزانه و فرهیخته
زیبا، سروده اید
قلمتان نویسا
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
پاسخ
دی 24, 1400
سلام و درود
سپاس از مهر حضور آن عزیز
در پناه خدا 🌿🙏🌹🌿
پاسخ
دی 24, 1400
سلام
عالی 👏استاد بی بدیل
پاسخ
دی 24, 1400
سلام و درود
سپاس از مهر نگاهتون
در پناه خدا 🌿🙏🌹🌿
پاسخ
دی 24, 1400
درودها استاد خراسانی گرانقدر
شعر زیبایی ست
در مورد حذف مفعولنما ( حرف نشانۀ را) ایرادی بر شعر وارد نیست چون مفعول در جای طبیعی خود در جملۀ فارسی است و جایگاه، خود مفعولی بودنش را میرساند. اگر جای مفعول به ضرورت وز ن شعر عوض می شد آنوقت حضور حالت نما (حرف نشانه مخصوص حالت مفعولی) ضرورت داشت و قابل حذف نبود.
( وقتی) دروغ / قامت خود / راست می نمود : درست
(وقتی) / قامت خود / راست می نمود / دروغ: غلط
(چون باید مشخص شود کدام کلمه فاعل و کدام کلمه مفعول است و بنابر این الزاما باید گفت: وقتی قامت خود ” را ” راست می نمود دروغ)
(وقتی) / راست می نمود / دروغ/ قامت خود :
از نظر اهل زبان معنی قابل درک و فرم پذیرفتنی است اما خوش ساخت نیست
و موسیقی هم ناتمام می ماند بنابراین در این حالت هم بهتر است حالتنمای مفعول بیاید: وقتی / راست می نمود / دروغ / قامت خود (را).
– در مورد فاعل فعل گفت، علاوه بر آنکه جا به جایی ارکان جمله به شرط عدم نقض هیچیک از قواعد دستوری، به ضرورت حفظ هارمونی و وزن در شعر رایج است و ایرادی بر آن وارد نیست؛ به جهت گفتمانی نیز مبتداسازی فعل به جای فاعل معنادار است یعنی “گفتن” آنچه در ادامه آمده در اینجا برای شاعر نسبت به اینکه چه کسی آن را گفته به مراتب مهمتر است.
– در مورد نمود ناقص ( استمرار ) در فعل اول، و نمود کامل ( گذشته ساده) در فعل دوم و درجۀ قطعیت آن ها در ارتباط با دروغ و راست ( نهاد هر یک) به لحاظ مفهومی دلایل شناختی قوی وجود دارد با این همه به نظرم این انتخاب ریتم کار را در این نقطه کمی تضعیف کرده است.
با درود بیکران
🌷🌷🌷🌷
پاسخ
دی 24, 1400
سلام و درود بر نور چشمم
نقد کامل و جامعی ست و بسیار آموزنده آن هم برای من که در شعر نو و سپید هنوز نیاز به تمرین و مطالعه دارم.
اگر شما بنابود این مضمون را بسرایید شعر به چه شکلی در می آمد؟
آیا اهنگ شعر پیوستگی خود را حفظ می کرد؟
با سپاس از دخت ادیب و شاعرم
در پناه خدا 🌿🙏🌹🌿
پاسخ
دی 24, 1400
درودی دوباره و سپاس از مهرتان استاد خراسانی گرانقدر
خب من شاید قید سطر دوم و یکی از کاروانیان را میزدم اولی به این دلیل که از فعل نمودن، تظاهر کردن هم ایفاد می شود. دومی به این دلیل که دروغ و راست کم و بیش نقش تز و آنتی تز را دارند و رو در رویی شان به زعم من زیباتر است.
وقتی دروغ
قامتِ خود راست می نمود
با گریه گفت راست:
“با کاروان هیچ
با همرهانِ پوچ
ما را چه کس
به منزلِ مقصود می برد…؟”
و شعر نیمایی میشد.
اما باید در نظر گرفت هر شاعر روشهای خود را برای حفظ ریتم ، هارمونی و پیوستگی متن دارد شاید شما این روش حذفی را نپسندید و تاکیدتان دقیقا بر همان سطری باشد که من در نوشتار خود حذف کردم
و این مسأله بسیار مهمی است
🌷🌷🌷🌷🌷
پاسخ
دی 24, 1400
سلام
شعر را از فرش به عرش رسانده اید
درودتان
در پناه خدا 🌿🙏🌹🌹🌹🌿
پاسخ
دی 24, 1400
درودها باباطارق عزیز و ارجمندم
بسیار تامل برانگیز و البته زیبا سرودید
چقدر محو اندیشه ی شعر شدم
آفرین👏👏👏👏🌈💐💐💐
پاسخ
دی 25, 1400
سلامو درود
سپاس از مهر نگاه دختر عزیزم
در پناه خدا🌿🙏🌹🌿
پاسخ
دی 24, 1400
سلام جسارتا تصحیح اخیر سرور معظم شاید خالی از اشکال نباشد نسبت دادن گریه به راستی شاید چندان روا نباشد و کفه را کاملا به نفع دروغ سنگین میکند و انگار کودکیست که میگرید مطلب بعد راست که در کمال عز خود مستغرق است و خود مقصد است نه آنکه بخواهد به مقصدی برسد نکته بعد اینکه راست اگر جزو کاروان است بقیه همرهانش کیستند؟ امر دایرست بین دروغ و راست با دروغ توقع همرهی داشته که حال میگرید؟ از طرفی اگر راست را یکی از کاروانیان بدانیم فضای حاکم برین کاروان انتزاعیست بهتر اینست که بگوییم در زمانی که روح زمانه به نفع شر است یکی از کاروانیان کاروان را هم میتوان همین دنیا دانست که همه درو به سوی حق رهسپاریم درین کاروان یکی غصه راستی را میخورد متشکر خادم و نوکر جمیع دوستان
پاسخ
دی 25, 1400
سلام و درود
سرور و تاج سرید
ممنون از نقد زیبای تان
باید با توجه به نظر کلی صاحبنظران شعر را ویرایش کرد و بر آنم.
سپاس از مهر حضور و نقد آن عزیز
در پناه خدا 🌿🙏🌹🌿
پاسخ
دی 26, 1400
سلام و درود بیکران جناب استاد خراسانیبسیار زیبا سروده اید.
در پناه حق🌷🌷
پاسخ
بستن فرم