🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃

 بر آیند امواج زیبای را می شناسم

(ثبت: 6921) مهر 30, 1397 

 

بر آیند امواج زیبای را می شناسم

همان ذره ی معجز آسای را می شناسم [۱]

شنا کرده ام چون به دریای توحید نورش

به نیکی خداوند دریای را می شناسم

زیلدای شب گفته شد تا به گیسوی یارم

گرفتم ره، آن شام یلدای را می شناسم

بپا شد ز اشراق دل مکتب جانفزایی

به مکتب ز جان ، پیر یکتای را می شناسم

فضا در نوردیده ام بس به بال خیالم

سپاهی ز موجود بالای را می شناسم

گناهی نکرده است غوغای چشم نگارم

که سر چشمه ی شور و غوغای را می شناسم

نگویم به نامحرمانش ز اعجاز می هیچ

که دیری،سبک مغز خودرای را می شناسم

تو گویی که طارق خداوند را می شناسی؟

بلی، عالمِ عالَم آرای را می شناسم

پ . ن

غزل بسیار قدیمی ست  شاید ۲۵ سال پیش سروده باشم و اخیرا ویرایش شده است

[۱]  . نظریه ای دارم که در کتاب چشم سوم درباره آن توضیح داده ام ، به اختصار چنین است:

بی نهایت شعور و توانایی در بی نهایت ذره ، ذره طبق نظریه زنده یاد دکتر حسابی  بی نهایت ریز و یا به بی نهایت تقسیم می گردد .

با این تعریف  اولین ذره  به دست آمده  در این تقسیم از ذره ی قبلی خود با شعور  و تواناتر است.

لذا در کنه ذره ،  ذره ای موجود خواهد بود که بی نهایت شعور و توانایی دارد.

بر مبنای آزمایش بانگ که یک فتون را از باریکه ای به طرف یک روزن  تعبیه شده بر پرده ای ارسال کرد و طرح تداخل جرمی را در پشت پرده دید و سپس دو  سوراخ در پرده تعبیه کرد و فتون در یک لحظه از هر دو عبور کرد و پشت پرده تداخل موجی مشاهده شد ، جناب هایزنبرگ آلمانی اعلام کرد ذره با شعور است .

با داشته های علمی بالاحقیر موضوع بی نهایت شعور و توانایی در بی نهایت ذره را مطرح کردم .

در انرژی درمانی  اگر کسی بتواند از امواج ذرات درون خود خصوصا لایه های پایینی و به عبارتی از ریز ترین ذرات وجود موجی به سوی بیمار ارسال کند آن ذره  درمانگر خواهد بود .

البته کاربرد این ذرات درون به انرژی درمانی خلاصه نمی شود و بحث اشراق را موجب می گردد و خیلی مسایل معنوی دیگر را…

 

 

 

کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (4):