🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
.
.
.
آن گاه که باران صبحگاهی
بر شیشه های عرق کرده ی پنجره
رنگ می گیرد
و آبچلیک ها
بوته ها را فریاد می زنند؛
آنگاه که ستاره ی صبح
در نزدیکی افق شعله ور می شود
و هوای دودی تهران
چون آب چشمه ساران
زلال خواهد شد؛
آن گاه که از سپیده ی فردوس
نماز سلیمان
در صدای معصوم بلدرچین ها
اقامه شود؛
همه چیز تن به سحر خواهد سپرد
به جز من
که تا تو نباشی
روزهایم
حوصله ی بیدار شدن ندارند …
کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (2):
کاربرانی که این شعر را خوانده اند (9):
بهمن 23, 1397
بر این شعر قبلا نوشتم مفصل هم نوشتم تلکرام وصل بشه حتما اینجا میذارم اون نظر رو
در کل شعری صمیمی و دوست داشتنیه🌹🌹🌹🌹🌹
پاسخ
خرداد 11, 1400
آنگاه که ستاره ی صبح
در نزدیکی افق شعله ور می شود
و هوای دودی تهران
چون آب چشمه ساران
زلال خواهد شد؛
آن گاه که از سپیده ی فردوس
نماز سلیمان
در صدای معصوم بلدرچین ها
اقامه شود؛
همه چیز تن به سحر خواهد سپرد
سلام و درود بر خانم نوری عزیز
چه خوب شد این تفیسه ی ادبی را باز نشر فرمودید قبلا بنده سعادت خوانش آن را نداشته و خوشحالم اکنون از خوانندگان این اثر بسیار لطیف ان مهر بانوی گرامی هستم.
در پناه خدا همیشه شاد و تندرست باشید
🌿👏👏👏👏👏👌🌹🌿
پاسخ
خرداد 11, 1400
سلام استاد ارجمندم
سپاسگزارم آز مهر حضور و نظر لطفتان
🌹🌹🌹🙏🙏🙏
در پناه خدا
پاسخ
خرداد 11, 1400
سلام جناب نژادیان ارجمند
سپاس از زحمتی که کشیدید
و از نظر لطفتان
🌷🌷🌷🙏🙏🙏
پاسخ
خرداد 11, 1400
دستمریزاد بسیار زیبا بود ودلنشین بانو نوری عزیز
درودهابرشما
🍃🌺🍃🌺👏👏👏
پاسخ
خرداد 11, 1400
سلام بانو حسینی عزیز
سپاس از مهر حضور و نظر لطفتان
🌹🌹🌹🙏🙏🙏
پاسخ
خرداد 11, 1400
تا تو نباشی
روزهایم
حوصله ی بیدار شدن ندارند
درود بانو نوری ارجمند
بسیار زیبا … دست مریزاد
پاسخ
خرداد 11, 1400
سلام استاد ارجمندم
سپاس از مهر حضور و نظر لطفتان
🌹🌹🌹🙏🙏🙏
پاسخ
بستن فرم