🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃

 تاوان مکری این بشد دور از مکانم

(ثبت: 212842) مرداد 27, 1398 
تاوان مکری این بشد دور از مکانم

آن لحظه ای باب آسمانها را گشودند
از پیکرم والای روحم را ربودند

بیخود شدم از خود تمامی حال خود را
در بُهت دیدم لحظه بر حیرت فزودند

دیدم سماوی را به استقبال هر یک
چون رؤیتی من را چه حرمت ها نمودند

روحم عروجی کرد رفت تا آسمانها
جایی که آدم اوّلین آنجا ببودند

چون رؤیتی منزلگهم را خوب و زیبا
خوش خدمتی از آسمانی را شنودند

افسوس خوردم عمر خود را کردم اتلاف
غمگین ز حوّا آدمی مکری بخوردند

تاوان مکری این بشد دور از مکانم
در عمق تاریکی زمین دور از شهودند

در گوشه ای افتاده در تاریک جایی
چشم انتظاری لحظه ایامی صعودند

می گویمت بشنو کلامی از بزرگان
جایی روی اولاد آدم ها نبودند

والی روی جایی که آدم بود آنجا
جای اوّلین آدم ملائک در سجودند

ولی اله بایبوردی

10/ 05 / 1398

 

 

 

 

کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (4):

نظرها 18 
  1. امیر جلالی

    مرداد 27, 1398

    اگر جایی رویم که آدم از آنجا آمده … اینکه بسیار عالی است . اما گمان کنم باید آدم بود تا به جایگاه آدمی رسید. از انسان بودن تا بشر شدن و پس از آن به آدمیت رسیدن … راه بس سخت و دشواری است .
    دوست و همراه عزیز ارجمند ، جناب بایبوردی ، باز هم از محضر شما آموختیم و از این بابت از شما سپاسگزاریم. درود بر شما

    • ولی اله بایبوردی

      مرداد 27, 1398

      سلام

      استاد جلالی ارجمند

      سپاس از حضورتان با جلوه هایی از اندیشه نگاری سیر معنویات تان….

      در پناه خدا

      🌈🌈🌸🌈🌈

  2. سلام و درود بر استاد عزیز

    🌺🌺🌺🌺🌺🌺💐💐🌿

    • ولی اله بایبوردی

      مرداد 27, 1398

      سلام

      استاد ارجمند جناب فتحی بزرگوار

      سپاس از حضورتان

      شادکام باشید

      🌺🌺🌷🌺🌺

  3. طارق خراسانی

    مرداد 27, 1398

    سلام و درود

    زیبا و دوست داشتنی ست
    شعر شما این بیت را در ذهنم تداعی کرد :
    مرغ باغ ملکوتم نی ام از عالم خاک
    چند روزی قفسی ساخته اند از بدنم

    در پناه خدا 🌿👏👏👏👏👏👏👏🌿

    • ولی اله بایبوردی

      مرداد 27, 1398

      سلام

      استاد ارجمند جناب خراسانی زرنگار

      سپاس از حضورتان با بیت زیبای مرغ باغ ملکوت….

      شادکام باشید

      🌺🌺🌸🌸🌺🌺

  4. نسرین حسینی

    مرداد 27, 1398

    درودها برشما استاد گرانقدر

    زیبا بود
    انسانم ارزوست
    شاعرانگیتان مانا و
    قلمتون نویسا 🌷🌷🌷

    • ولی اله بایبوردی

      مرداد 27, 1398

      سلام

      سرکار خانم حسینی

      سپاس از همراهی تان

      ممنون

      🍃🌸🍃🌺🍃

  5. امید سعیدی

    مرداد 27, 1398

    سلام استاد عزیز
    به نظر شما وقتی یک فیلم با هزاران فراز و فرود و جلوه های ویژه می بینید که بهتر از آن کسی نمی تواند درست کند این فیلم کارگردانش و فیلم نامه اش در اثر اشتباه و یک ندانم کاری آغاز شده این همه پیامبران آمده و رفته اند خداوند این همه برنامه برای هستی دارد عالم تکوین و تشریع قرار داده شما می گوئید بر اثر اشتباه حضرت آدم و حوا بوده ……….به نظر شما این ساده انگاری نیست یا ایشان در فکر بهشت صعودی خود را به سختی این دنیا افکنده اند………………

    • ولی اله بایبوردی

      مرداد 27, 1398

      سلام

      ای عزیز، فیلم ساخته و تولید فکر و باور و توان بک یا چند تن است ،

      اما جریان آدم و حوا واقعیت آفرینش و عظمت خالق است که طرح آن

      خارج از ادراک من بنده است.شعر به استناد آنچه که شنیده ایم و به عالم

      مابعدالطبیعه مربوط است ، سروده شده است، شما نیز بر اساس باور

      خویش حق نقد و ابراز نظر دارید.

      🌿🌿🍃🌿🌿

      • مرداد 27, 1398

        امید سعیدی برای تاوان مکری این بشد دور از مکانم
        مرداد 27, 1398

        سلام مجدد
        منظور بنده این بود که وقتی خلق یک فیلم که ساخته دست بشر می باشد( که خیلی کوچک است در برابر خلق عالم) دارای فکر قبلی و فیلم نامه نوشته شده از قبل می باشد حال آفرینش به این عظمت می تواند بر اساس اشتباه یا گناه یک شخص به جلو برود بعد شما به من یادآوری می کنید که ساخت فیلم کجا؟ آفرینش کجا؟ همان چیزی که من می خواستم با این مثال به شما توضیح بدهم را به خودم متذکر می شوید؟ شنیده ها یک چیز است و تفکر آدمی یک چیز دیگر …………..
        موفق باشید

        • ولی اله بایبوردی

          مرداد 27, 1398

          سلام

          به قول حضرت حافظ :

          در پس آینه طوطی صفتم داشته اند
          آنچه استاد ازل گفت بگو می گویم

          یا به عبارت دیگر

          اوّل و آخر این کهنه کتاب افتاده است .

          مصداق :

          لَاجَبْرَ وَ لَا تَفْوِيضَ بَلْ أَمْرٌ بَيْنَ أَمْرَيْن‏.

          به نظر می رسد من و شما هر دو به یک نکته اشاره می نماییم

          و تمثیل عنب و انگور و …… در این بین صادق می باشد .

          هدف اینجانب اشاره به عدم تسلیم آدم و حوّا در برابر اراده و

          خواست پروردگار متعال بوده است که اختیار خود را بر آن

          ترجیح داده اند .

          با تشکر

          🍃🍃💐🍃🍃

          • سعید احمدی

            مرداد 28, 1398

            🤔

          • ولی اله بایبوردی

            مرداد 28, 1398

            با تشکر از همراهی تان

            🌸🌸🌺🌸🌸

          • امید سعیدی

            مرداد 28, 1398

            سلام
            الأعراف ١٩
            وَ يَا آدَمُ‌ اسْکُنْ‌ أَنْتَ‌ وَ زَوْجُکَ‌ الْجَنَّةَ فَکُلاَ مِنْ‌ حَيْثُ‌ شِئْتُمَا وَ لاَ تَقْرَبَا هٰذِهِ‌ الشَّجَرَةَ فَتَکُونَا مِنَ‌ الظَّالِمِينَ‌
            فَكُلا مِنْ حَيْثُ شِئْتُما: پس بخوريد اى آدم و حوا از هر چيز و هر جا و هر وقت به هر نحو كه خواهيد. اجازه و رخصت و اباحه عام است به شما در تصرف و انتفاع، چه اين مقام و همه اشياء آن از كل و جزء، خاصه و براى انتفاع شما آفريده شده و جميع اقسام نعم از مأكولات و مشروبات و ملبوسات آنچه مشتهيات نفسيه و تلذ ذات عينيه كه نه چشمى ديده و نه گوشى شنيده و نه خطور در قلب بشرى نموده، موجود است در آن. وَ لا تَقْرَبا هذِهِ الشَّجَرَةَ: و نزديك مشويد اى آدم و حوا اين درخت را، وداعى و دامنگير تناول آن نگرديد.
            اين نهى تنزيهى است نه تحريمى، چه در بهشت شيئى حرام و نجس نيست تا نهى تحريمى عرضى به آن تعلق يابد. و نهى تنزيهى آنست كه مرتكب آن ناقص از ثواب و نفع مى‌شود.
            سيّد مرتضى علم الهدى رحمه اللّه فرمايد: شيوع استعمال نهى در تنزيه مانع است از حمل بر معنى حقيقى بدون قرينه. بنابراين مخالفت اين نهى ترك اولى باشد نه معصيت، زيرا مخالفت نهى تحريمى، منافى عصمت است.
            فَتَكُونا مِنَ الظَّالِمِينَ‌: پس اگر خورديد آن منهى را، از ستم كنندگان باشيد به نقصان ثواب؛ يعنى به خوردن آن، ثواب و عطائى كه به نخوردن مقرر است از شما نقص و كم گردد. و ظلم به نسبت به انبياء معصومين نقصان حصول ثواب كلى باشد. و در لغت و قرآن، ظلم به معنى نقصان آمده چنانچه آيه: وَ لَمْ تَظْلِمْ مِنْهُ شَيْئاً به لم تنقص شيئا تفسير شده.
            تنبيه: مفسرين را در شجره منهيه اقوالى است: 1- گندم. 2- انگور. 3- كافور. 4- عناب. 5- زنجبيل. 6- شجره علم.
            تفسير برهان- از حضرت رضا عليه السّلام سؤال شد آن شجره چيست، مردم اختلاف كرده‌اند در گندم و انگور و غيره. حضرت فرمود: تمام حق است، زيرا درخت بهشت انواع ميوه‌ها را دارا است. «1»
            حال جناب والی این از تفاسیر قرآن
            سخنی دیگر است که می فرماید در ادبیات عرب شجر به معنای در هم تنیدگی و پیچیدگی است که به خاطر همین به در خت شجر می گویند خداوند متعال می فرماید ای آدم به پیچیدگی نزدیک نشو که شجر کنایه از دنیاست راهنمایی و به نوعی دلسوزی است برای آدم ولی حضرت آدم از ابتدا در آن بهشت بوده بدون عملی و بهشت نزولی بوده و او قصد بهشت بالاتر می کند که بهشت صعودی می باشد و راه آن از دنیا میگذرد او شجاعانه این قصد را نمود تا خود و نسل خود پس از آزمایش به آن بهشت راه پیدا نمایند و به نوعی در اشعار می بینم که حرف از گناه و مارو بدبخت کرد و …. اینها که ظلمی است در برابر سناریوی آفرینش این اسم ها مناسب نیست برای شعرتان مکر ؟؟؟؟؟؟ تاوان؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟……….یا علی

          • ولی اله بایبوردی

            مرداد 28, 1398

            سلام

            استاد ارجمند

            سپاس از همراهی تان

            می دانید که :

            انبیای الهی به غیر از ختمی مرتبت “محمّد مصطفی “ترک اولی داشتند.

            در ضمن :

            منظور از مکر : نفس شیطانی فریب هوای نفس ….

            تاوان : همان کیفر اعمال ….

            تقدیمی :

            مفهوم :

            اعـــــراف

            به رحمان رحیمی که توحید نام
            بخوان آیه ها را که از او کلام
            1
            الف لام و میم صادِ اعراف ،بین
            خدا را بخواندن تو اهداف بین

            خدا مهربا ن ، صاحبی اقتدار
            خدا را به ذکری بخوان بردبار
            2
            نَبی بر تو نازل بکردش قرآن
            که قانونِ اسلام باشد ، بدان

            چرا رنجه خاطر شوی ای نَبی
            که باشد به دستت کتابی نُبی

            به انکارِ مردم نباشی ، هراس
            دلت را قوی کن به انکار ناس

            به آیات قرآن ، نذیری ، پیام
            دهی مردمان را بشارت به نام

            نذیری بشیری ،تو باشی نَبی
            تو را داده ام حجتی آن نُبی
            3
            شما اهل ایمان که پیرو شدید
            کلام خدا را ، که نیرو شدید

            به قرآن که از آسمان نازل است
            کلامی که خوانی بدان کامل است

            خدا را حبیبی بباشد ولی
            از او پیروی تا برد منزلی

            بسا مردمانی که دین آوران
            اطاعت به حق می کنند کم از آن
            4
            عذابی فرستاده ام ای کسان
            چه بسیار شهری به آهی فغان

            چو ایمان نیاورده اند بر نَبی
            چه کفران نعمت نکردند کمی

            در آسایش شب به خوابی صباح
            فرستاد خالق عذابی مباح
            5
            عذابی که دیدند گفتند شان
            ستمگر گروهی خدایا ، فغان

            عذابی که بر ما رسیدش به حق
            که دعوی نکردند حُکم مستحق
            6
            که ما نامه اعمال امّت سؤال
            بپرسیم از انبیا ، دل ، منال
            7
            حکایت کنم بر تو احوال شان
            به دانش به علمش کنیمش بیان

            بدانند مردم نه ما غافلیم
            به کردار و اعمال شان عاقلیم
            8
            که اعمال انسان به سنجش شود
            به حشری ببینی چه رنجش شود

            هم آنان که میزان حق بوده اند
            به تقوا ببین مستحق بوده اند

            هم آنان به روز جزا رستگار
            نکوکار حق گشته پرهیزکار
            9
            هم آنان که میزان سبک داشتند
            عمل های بد در زمین کاشتند

            رساندند زیانی بخود دیگران
            که عاصی شدند بر نَبیِّ زمان

            به آیات قرآن ستم کرده اند
            که کفران نعمت عَلم کرده اند
            10
            شما را که فرزند آدم بِدان
            چه نعمت بدادم بسی بیکران

            ببخشیده ام در زمین اقتدار
            ز هر گونه نعمت بدادم قرار

            شما شکر نعمت به جا آورید
            که نعمت فراوان بجا ، آفرید
            11
            شما خلق کردیم ای مردمان
            به کامل صفاتی به صورت مهان

            پس آنگاه گفتیم سجده بر او
            جز ابلیس کردند سجده نکو
            12
            بفرمود خالق که شیطان چرا
            نکردی تو سجده به آدم رضا

            چنین پاسخ آورد پروردگار
            از او بهترینم ببین کردگار

            مرا آفریدی ز آتش خدا
            تو را آفریدش ز گِل خاک پا
            13
            بفرمود خالق ز شیطان جدا
            از این جایگاهی فرود آی تا

            فرومایگان را نباشد مَقام
            برون شو از این جا نباشد مُقام

            بزرگی و نخوت مَقام تو نیست
            برون شو از اینجا مُقام تو نیست
            14
            به او گفت ای خالق مهربان
            مرا مهلتی ده به آخر زمان

            به روزی که مخلوق جمع آمدند
            خلایق ببین دور شمع آمدند

            جزای بدی بد که نیکی خوشی
            تو گمراه گشتی چرا بد شدی
            15
            بفرمود خالق دهم مهلتی
            بگوید : فریبی دهم امّتی
            16
            به جبر گفت گمراه کردی مرا
            که من نیز ، گمراه سازم خدا

            یکایک ره بندگانت زنم
            همانا ره دوستانت زنم
            17
            گهی پشت سر ،گاه از پیش رو
            ز چپ راست گردم مقابل عدو

            چنان با حِیل می فریبم خدا
            ثنا نعمتت را ، نیارند به جا
            18
            بفرمود : خالق به شیطان برون
            که درگاه ما را شدی رانده دون

            هر آن کس کند پیروی از تو دان
            یقین ، پُر کنم من ،جهنّم از آن

            گروهی که شیطان پرست آمدند
            به دوزخ فرستم چه مست آمدند
            19
            توآدم به همراه جفتت همین
            گَزین ، منزلی در بهشتِ برین

            تناول کنیدش هر آن چیز را
            ولکن به نزدیک این میوه لا

            چو خوردید ؟این میوه را ،بد عمل
            ستم ها کنیدش به خود زین قِبَل
            20
            که شیطان دو را وسوسه کرده بود
            فریبی که دادش ، حیا برده بود

            که تا پرده از زشتیش آشکار
            پدیدار گردد به لیل و نهار

            دروغی بگفت : آدما ، این درخت
            شما را خدانهی کردش چه سخت

            مبادا عظیم پادشاهی شوید
            و یا عمرِ طولانی آید پدید
            21
            به سوگند گفتش که من خیرخواه
            شما را به حجّت دلیلی نگاه

            که خیر و صلاح شما این عمل
            فلاح شما یک به یک این فعل
            22
            فریبی بدادش ،دروغی بگفت
            بخوردن مشوّق تناول شگفت

            چو خوردند از میوه آن درخت
            که زشتیِّ پنهان ، نمودار گشت

            بر آن شد که از برگ آن میوه ها
            خودی ، پوششی داده باشند دلا

            ندا داد خالق ، مگر ،منع ها
            نکردم شما را از این میوه لا

            نگفتم شما را ، که شیطان غوی
            فریبی دهندت که شیطان قوی

            که شیطان شما را ، بدان ،دشمنی
            چون او دشمنی سخت باشد دنی
            23
            بگفتند خدایا که بر خود ستم
            نبخشی تو ما را که درگیر غم

            تو بر ما کنی مهربانی اگر
            زیانکار عالَم ،نه ای دادگر
            24
            بفرمود : جانا ، برون از بهشت
            که تخم نفاقی به دل ها بکِشت

            به جایی بَرم تا به وقت اجل
            زمین ، جایگاه شما ، در عمل

            در این جا مخالف چو دشمن شدید
            ز هم ، دور گردید ، حق شد ، پدید
            25
            خطاب آمد ای آدما این زمین
            تو را منزلی شد ، در ایام بین

            در آن جا کنی زندگی مرگ را
            ببینی دگر باره ، احیا ، شما
            26
            شما را فرستاده ، فرزند تان
            لباسی چه زیبا و نرمی بدان

            عفافی شودای نبی روی تان
            که بهتر لباسی ،تو تقوا بدان

            خدا را به یاد آوری این سخن
            ز آیات گیری ، پیامی ز ، من

            فراموش کردی ، تو لطفِ خدا
            که گشتی از او دور از وی جدا
            27
            شما را مبادا که شیطان فریب
            که هان ای نَبی زادگان او قریب

            پدر مادرت را ، برون از بهشت
            که تخم نفاقی ، به دلها بکشت

            چنان عزّتی جامه از تن برون
            قبایح ، پدیدار شد از درون

            بدانید ، شیطان و اعوان او
            شما را ببیند ، شما ، لا،عدو

            که شیطان به همراه آن مردمان
            ندارند ایمان و یا ضعف ، هان
            28
            به هنگام زشتی بگویند شان
            که ما متّهم ،نیستیم مردمان

            خدا امر این کار ، بر ما بکرد
            پدر در پدر مرتکب هست درد

            پیمبر به آنان بگو این عمل
            که زشتی هویدا نباشد امل

            خدا امر بر ، فعل بد ،کی کند؟
            که افعال بد، از خدا کی سزد؟

            همان جاهلان بین که در جهل شان
            دروغی ببندند ، خدا را ، نشان
            29
            بگو ای رسولم که پروردگار
            دهد امر بر راستی عدل آر

            که در هر عبادت خدا را نظر
            به اخلاص باشید ، دارد ثمر

            که او آن خدایی جهان آفرید
            که جنبنده را او به جان آفرید

            که بهتر بدان چون تو زیبا سرشت
            تولّد به امرش ، روی در بهشت

            ز خاک آفریدت ، دوباره به خاک
            رجوع می کنی تن جدا ،روح پاک
            30
            گروهی از اینان خدا را مطاع
            گروهی دگر بین به فکر مَتاع

            گروهی ، رهایی ز دنیایِ پست
            گروهی دگر مانده ثابت به هست

            گروهی بشد پاک دین در زمین
            گروهی دگر نفس شیطان ببین

            گروهی گمان کرده اند در نجات
            ندیدند کاری ، که شد سیئات
            .
            .
            .
            ولی اله بایبوردی

            با تشکر

            عید غدیر بر شما و کاربران عزیز مبارک

            ولی اله بایبوردی

            🌸🌸🌸🌸🌷🌸🌸🌸🌸

  6. جواد مهدی پور

    مرداد 27, 1398

    من ملک بودم و فردوس برین جایم بود
    آدم آورد در این دیر خراب آبادم حافظ

    سلام و احترام محضر استاد بایبوردی عزیز

    زیبا سرودید

    بهره مند شدم

    💐💐🙏👏👏👏

    • ولی اله بایبوردی

      مرداد 27, 1398

      سلام

      استاد مهدی پور ارجمند

      سپاس از همراهی تان با بیت زیبا از حضرت حافظ …

      پایدار باشید به مهر

      🌿🌿💐🌿🌿

بستن فرم


سلام و درود
بسیار زیباست
سپاس از حضورتان
لذت بردم
شادکام باشید
در پناه خدا