🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃

 تهی گشتم

(ثبت: 264592) مهر 22, 1402 

 

هر که می بیند ز دور
گوید رشید و تنومند است
نمیداند که پشتم
ز طوفان حوادث ترک خورد است
درونم خالی و پوسیده گردیده
تمام شاخ و برگم پژمرده است
ز جور نامردمی ها
جانی ندارم تهی گشتم ز خویش
بسان آن سرو رعنا که
افتی در درون دارد تهی گشتم
نرم نرمک و آهسته
شوریدن تمام هست من را
تمام آنچه می پنداشتم
من هستم آنچه هستم
چنان موری به جانم زد
برد هست و نیستم را
نه ریشه مانده از من نه،
تهی گشتم ز خویش تهی

 

 

 

کاربرانی که این شعر را پسندیده اند :

بستن فرم


سلام و درود
بسیار زیباست
سپاس از حضورتان
لذت بردم
شادکام باشید
در پناه خدا