🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃

 مادرم…

(ثبت: 270726) تیر 10, 1403 

 

مادرم را دیدم…
پشت انبوه تپش های سپید احساس
پشت معنای تمامیت زن
زیر نجوای غرور
سایه اش روی سر خانه ی ما
سایه اش بی همتا
مادرم را دیدم
غرق در خنده ی ما
خنده ای بر لب داشت
چشمهایش عسلی بود و لبی نازک داشت
و زبانی رُکْ داشت
صوت او زیبا بود
عاشق گردو بود
و طبیعت ز دو دستش متولد میشد
عاشق شادی بود
مادرم را دیدم
در کنار جوی باریکی از آب
غرق در صوت هزار
به تو می اندیشید
به من و‌قصه ی ما
و به عشق…
مادرم زیبا بود.

 

 

 

کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (2):

نظرها
  1. حمید گیوه چیان

    تیر 10, 1403

    درود بر شما
    زیباست سروده‌تان و زیباتر اینکه برای مقام مادر است.
    جسارتا در سطر دوم پشت به اشتباه پست تایپ شده.
    گستاخیم را به بزرگی خود ببخشید.
    شاد و سلامت باشید🌺🌺🌺

    • محمد ورچندی

      تیر 11, 1403

      سلام و سلامتی در زندگیتان جاری جناب گیوه چیان عزیز،
      خوشحالم که پسند شما بوده است.

      ممنونم که خطا را متذکر شدید. 🙏🏻🙏🏻🙏🏻🙏🏻🙏🏻🌹🌹🌹🌹
      اصلاح انجام و درخواست اصلاح ارسال شد.

بستن فرم


سلام و درود
بسیار زیباست
سپاس از حضورتان
لذت بردم
شادکام باشید
در پناه خدا