🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
دیگر دلم ز هرچه ستمگر گرفته است
آهم سراغِ خانه ی دلبر گرفته است
دیدم بَری ز بَربَر و فرهنگِ بَربَری
سبقت ز قوم ظالمِ بَربَر گرفته است!
این قوم را چه می گذرد روز داوری
آنجا که راه بر همه داور گرفته است؟
زاغ و زغن در اوج و در این مُلک، مرغِ عشق
دل از سرا بریده و زان پَر گرفته است
دانم که عاقبت تر و خشک آورد به کام
این شعله ای که در دلِ ما، دَر گرفته است
خونِ رَزان حرام و حلال است خونِ خلق
مفتی کدام را دو سه ساغر گرفته است؟
دستارِ دزد را به سر انگشت می بَرد
دستی که تاجِ پادشه از سَر گرفته است
مردی گرفته تیر و کمان غزل به دست
بر هر چه غم ، نشانه کمانگر گرفته است.
13 مهر 1386
کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (5):
کاربرانی که این شعر را خوانده اند (9):
فروردین 6, 1403
درود استاد
ماندگار باشید در پناه حضرت حق
🌹🌹
پاسخ
فروردین 6, 1403
سلام ودرودد
سپاس از مهر حضورتان
در پناه خدا 🌱🙏🌹🌱
پاسخ
فروردین 6, 1403
درود بر استاد طارق خراسانی و قلم توانمندش
بسیار زیبا بود
شاد و سلامت باشید👏👏👏💐💐💐
پاسخ
فروردین 6, 1403
سلام و درود
سال نو مبارک
سپاس از مهر نگاهتان
در پناه خدا 🌱🙏🌹🌱
پاسخ
فروردین 7, 1403
سلام و عرض ادب استاد طارق عزیز، فرا رسیدن بهار و سال نو را تبریک عرض می نمایم
قلمتان تابان
پاسخ
بستن فرم