🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃

 تیک تیک

(ثبت: 3824) فروردین 22, 1396 

تیک تیک 

لحظه ها در گذر است 

شمشیر زمان 

در صفحه ی گرد روی دیوار 

میکند 

جلادی 

لحظه ها در گذر است 

نسیم هر سحر 

می زداید 

خاکستر 

سوختن 

دل 

خورشیدرا………… 

لحظه ها در گذر است 

عده ای در خواب 

عده ای خود زده بر خواب 

عده ای بیدار 

اما نمیبیند 

عده ای میبیند 

اما زبان ندارد 

عده ای داشت زبان 

اما لال شد!!!!!!!!!! 

لحظه ها در گذر است

 هر 

تیک شمشیر زمان

میزند 

یک گردن

میکند 

مرد یا زنی را

به کفن

زندگی خاموش شد

لحظه اش 

ایستاده………… 

لحظه ها در گذر است

با هر

تیک شمشیر زمان

یک جوان رعنا

میشود

زنده بگور

مثل من

مثل تو

مثل او

علتش

غافل شدن

پدرم

پدرت

پدرش

از شمشیر زمان است

لحظه ها در گذر است…….. 

لحظه ها در گذر است

هر تیک

شمشیر زمان

می بُرد

بند نافی………. 

نوزاد صغیر

شده

بازیگر پرده ی سفید

در اتاقی تاریک….. 

که من

تو

او

نقش وی را

رقم زدیم………….. 

لحظه ها در گذر است

لب ها خاموش شده

همگی

در باتلاق 

خواب شبیم

عاشقان افسرده

دختران مثل پسر

پسران مثل دختر

پدران شرمنده

مادران پژمرده

زندگی غمگین است

لحظه ها در گذر است……… 

لحظه ها در گذر است

لحظه ی بیداریست

من

تو را، تو

او را، او

آنرا

بیدار کنیم

دانشی کسب کنیم

پا به پای جهان

برویم بر قله

عاشق هم باشیم

بوسه را از ته دل

بر لب یار زنیم

لحظه ها در گذر است……… 

تیک تیک

لحظه ها در گذر است

شمشیر زمان

در صفحه گرد روی دیوار

میکند

جلادی…………… 

مسعودرستمزاد

کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (3):

کاربرانی که این شعر را خوانده اند (4):

نظرها
  1. مهدی صادقی مود

    فروردین 26, 1396

    سلام

    زیبا سروده اید

    درودتان

بستن فرم


سلام و درود
بسیار زیباست
سپاس از حضورتان
لذت بردم
شادکام باشید
در پناه خدا