🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃

 جانان

(ثبت: 265788) آذر 1, 1402 

 

آمدی مهرت به دل افتاد و جانانم شدی
نه فقط معشوقه و جانانِ من، جانم شدی

عاشقی در فکر من شاخه گلی پژمرده بود
زندگی آوردی و با عشق، گلدانم شدی

در زمستانی پر از سرمای تنهایی و درد
دست سردم را گرفتی و بهارانم شدی

چشم های روشنت تابید بر شب های من
نور عشق آوردی و خورشید تابانم شدی

زندگی جز غصه و تنهایی و ماتم که نیست
فرضم این بود، آمدی و خط بطلانم شدی

قلب من اکلیلی و پر ذوق و غرق نور شد
تا که فهمیدم تو هم قدری پریشانم شدی

ریشه زد شوقِ ادامه در وجود خسته ام
تکیه گاه و مونس و همراه و بنیانم شدی

آرزوهایم کنارت یک به یک تعبیر شد
آنچه رویای محال و کهنه بود آنم شدی

قلب و روح و فکر و ذکر و جان من مال تو شد
نبضِ دنیایم شدی، آبم شدی، نانم شدی

خنده های تو گره می زد مرا بر شعر و عشق
شاه بیتِ فاخرِ اشعار دیوانم شدی

عشق یعنی درد بودی تا که درمانت شدم
عشق یعنی درد بودم تا که درمانم شدی

 

 

 

کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (2):

نظرها
  1. طارق خراسانی

    آذر 1, 1402

    عشق یعنی درد بودی تا که درمانت شدم
    عشق یعنی درد بودم تا که درمانم شدی

    سلام و درود

    لذت بردم

    در پناه خدا 🌱👌👌👌👌👌👌🌱

بستن فرم


سلام و درود
بسیار زیباست
سپاس از حضورتان
لذت بردم
شادکام باشید
در پناه خدا