🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃

 جانباز 3 ( بند بند بدنم درد میکنه )

(ثبت: 246529) فروردین 7, 1401 

 

پنجه و پاشنه و زانو ، كف پام درد ميكنه
مچ پا و مچ دست و بدنم ، درد ميكنه
سينه سوزم ز غبار شيميائى ، سردشت
كتف و آرنج و تمام بدنم ، درد ميكنه
حاصل حمل مهمات به روى رملها
استخوان و مهره هاى كمرم درد ميكنه
مثل يك سنگر كه خمپاره به سقفش خورده
مهره مهره فقرات و بدنم درد ميكنه
تاندون و مفصل و پى ها همه آزرده شدن
غم دوستان شهيدم ، روح من درد ميكنه

 

 

 

 

کاربرانی که این شعر را پسندیده اند :

بستن فرم


سلام و درود
بسیار زیباست
سپاس از حضورتان
لذت بردم
شادکام باشید
در پناه خدا