🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃

 جناب تنهایی

(ثبت: 247488) اردیبهشت 14, 1401 

 

مردی عزیز از دست داده
میان بغض ایستاده
هر روز عصر
چایی و پای‌سیب‌اش را
همراه جناب تنهایی
–سِرو می‌کرد!

#لیلا_طیبی (رها)

 

 

 

 

کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (4):

نظرها
  1. فریبا نوری

    اردیبهشت 14, 1401

    درود بانو طیبی عزیز 🌺🌺🌺

  2. اردیبهشت 15, 1401

    آرام‌آرام به خاطره‌ی چشم‌هایت
    فکر می‌کنم
    به نشستن آرام‌آرام برف
    که چشم‌انداز را معصوم می‌کند
    به باریدن آرام‌آرام باران
    که عطر خاک را افشا می‌کند
    به سنگین شدن آرام آرام پلک‌ها
    که آدمی را به کودکی خویش بازمی‌گرداند
    به نسیم تازه‌نَفَس بهار
    که آرام آرام
    درختان را بیدار می‌کند
    به حرف‌های ناگفته‌ای
    که آرام آرام
    بر سطح تنهایی شب، آب می‌شوند
    به جاده‌هایی که حرکت عجول ما را
    آرام آرام
    نظاره می‌کنند

    و به انگشت‌های بی‌بازگشت تو
    که آرام‌آرام
    از گذشته‌‌ی من دور می‌شوند

    .
    .
    .

بستن فرم


سلام و درود
بسیار زیباست
سپاس از حضورتان
لذت بردم
شادکام باشید
در پناه خدا