🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃

 حس ستیز با خودم …

(ثبت: 239124) اردیبهشت 30, 1400 
حس ستیز با خودم …

 

تا فصل سبز می برم این حسّ درد را
حسّ ستیز با خود و حسّ نبرد را

وَهمی عجیب روح مرا دوره می کند
هرشب که در می آورم این رخت سرد را

در من تنوره می کشد آهی شکفتنی
گویی که سرکشیده ام اکسیرِ وَرد را

جایی که عشق و خاطره همدوش می شوند
لرزان کنند دست ِدل و پای مرد را

تا نوبهار می کشد این حسّ دردِ من
تا آن که طی کنم شبی این فصل زرد را

 

(رضا محمدصالحی)

 

 

 

 

نظرها
  1. طارق خراسانی

    اردیبهشت 30, 1400

    سلام بر استاد گرانقدرم

    سال هاست که در مکتب آن استاد کارم آموختن است
    صبح غزل زیبای تان را خواندم و چون مسافر بودم فرصتی برای گذاردن کامنت نداشتم.
    وقتی هستید چقدز خوشحالیم
    باشید و ما را از اشعار زیبای خود بهره مند کنید.

    در پناه خدا🌿👏👏👏👏👏👌❤️🌿

  2. لیلا موسوی پناه

    اردیبهشت 30, 1400

    درودها بزرگوار

    زیبا و دلنشین

    مانا باشید🌹

  3. فرخنده عابدینی

    اردیبهشت 30, 1400

    جایی که عشق و خاطره هم دوش می شوند
    لرزان کنند دست دل و پای مرد را

    درود استاد گرانقدرم

    مثل همیشه شعرتون حال و هوای دلنشین خودش را دارد و من چقدر این حال و هوای شعرهای شما رو دوست دارم.

    تقدیمتان با مهر🌹🌹🌹

  4. محمد خوش بین

    اردیبهشت 31, 1400

    سلام و درود استاد بزرگوار
    بسیار آموختم🙏💜❤👏👏👏

  5. امیر اصلانی

    خرداد 1, 1400

    درودها جناب محمدصالحی

    استفاده از تشبیهات زیبا در این شعر چشم نوازی می کرد

    تشبیهات نو و در معنا غنی شده و بجا

    و انسجام درونی شعر بی نقص و بی بدیل

    👏💐🙏

  6. اسماعیل علیخانی

    خرداد 3, 1400

    سلام و احسنت بر استاد عزیز🌺

بستن فرم


سلام و درود
بسیار زیباست
سپاس از حضورتان
لذت بردم
شادکام باشید
در پناه خدا