![علی معصومی](https://sherepaak.com/wp-content/uploads/2020/04/new-e1600489535186.jpg)
🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
حکایت روزگار
تا سوز دل به هر ورقش یادگار نیست
نقش قلم به دفتر کس ماندگار نیست
سوسو نمی زند به شبستان خویشتن
شمعی که مبتلا به غم شام تار نیست
کی نغمه سر کند به سر شاخه ی امید
مرغی که عاشق سحر و نو بهار نیست
آن باغبان که شاهد فصل خزان نبود
در انتظار چیدن سیب و انار نیست
دودی به دیده از سر آتش خزید و گفت:
هر خرمنی که لایق سوز و شرار نیست
نقدی نداده حاصل هر جوهری کز او
در کوره های بوته ذوبش عیار نیست
محنت کشان بزم محبت نوشته اند:
جز نام خوش حکایتی از روزگار نیست
کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (2):
کاربرانی که این شعر را خوانده اند (4):
فروردین 29, 1400
سلام و درود
چقدر سعادت داشتم که امروز توانستم به سایت آمده و این غزل زیبای شما را بخوانم
عالی ست
در پناه خدا 🌿👏👏👏👏👌🌿
پاسخ
اردیبهشت 2, 1400
کی نغمه سر کند به سر شاخه ی امید
مرغی که عاشق سحر و نو بهار نیست
آن باغبان که شاهد فصل خزان نبود
در انتظار چیدن سیب و انار نیست🌹👏👏🌹
سلام
به به قلم تان ستودنی ست
لذت بردم
سپاس
🌹🌺🌹🌺🌹
پاسخ
بستن فرم