🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃

 خاطرات خیس

(ثبت: 2715) آبان 7, 1395 

بازهم چشمم برای دیدنت بی خواب شد

بی صدا در خود شکستم ، شمع جانم آب شد

با تو ام تا نیمِه شب درگیر عشقی آتشین

با خیالت تا سحر سجاده ام سیراب شد

آتش عشق تو در جانم فروزان روز و شب

قصه ی عشق من و تو تا ابد نایاب شد

خلوتی دارم کنارِ خاطراتِ خیسِ خود

عشق تو در جامِ دل ، آخر شرابِ ناب شد

گرچه دوری از نگاهم مهربان سردارِ عشق

(باز هم این دل برای دیدنت بی تاب شد)

ماهک – 1395/8/6