🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃

 خاکستر

(ثبت: 250292) مرداد 28, 1401 

 

عشق چون تیری که دائم در کمان باشد
میزند هرکس ز عشقش او دوان باشد

عشق شیرینیست عشق سایه و خورشید
حیف باید فرد دیگر در میان باشد

آخرش دردی چو من را اشک خواهد برد
این سقوط از چشم مشروط زمان باشد

او منو من بی خبر از خویش میگردم
از خودش آیینه دنبال نشان باشد

گر ز عشقش دم زنم یک شهر میسوزد
اینچنین خاکستری باید نهان باشد

خسته را هرگز توان مرگ دیگر نیست
زندگی کردن برای آن جهان باشد

 

 

 

 

کاربرانی که این شعر را پسندیده اند :

بستن فرم


سلام و درود
بسیار زیباست
سپاس از حضورتان
لذت بردم
شادکام باشید
در پناه خدا