🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
| تاریخ عضویت: | ۱۳۹۸/۰۴/۳۱ |
| تعداد شعر: | 1281 |
| تعداد مطالب: | 234 |
| آخرین فعالیت | ۱۴۰۳/۰۲/۱۳ |
بچه ها من مانده ام پروازتان چالاک تر
عارفان من رانده گردیدم نواتان سازتر
عرش از نور شما یک وسعت از رنگین کمان
اوجتان در آسمان ِکبریا پُرتاب تر
ما زمینی ها به خارو خاکها دل بسته ایم
نوشتان بادا شراب و باده ها لبریزتر
یکه تازی می کنید در عرش با کروبیان
گفتگو با شاهدان در باغها غمازتر
ما به مرداب ِجهان خوکرده ایم
شورتان در خیمگاه عاشقان سرشارتر
دستهامان را دو دستی از زمین بگرفته ایم
دستهاتان بر بلندای زمان دمسازتر
چشمهامان سوخت در این پهنه ی رمل و کویر
چشمهاتان بر گلستان خدا دل بازتر
خاطرات جنگ را با هم مروری کرده اید ؟
داغ شیدائی ز گفتار شما لب سوزتر
عکسهاتان یک به یک بر سقف عالم چیده شد
ساغر ِمی در میان دستتان لب دوزتر
تقدیم به دوستان شهیدم در عملیات هویزه و طراح و کرخه نور سالهای 59 و 60
کاربرانی که این شعر را خوانده اند (5):
علی معصومی در سر منشاء دیوانگی
سلام اقا سیاوش قبلا هم با حنابعالی در این وادی سخن رفته بود. جنابعالی متاسفاته با سوالاتی
معصومه بیرانوند در درد دارد مست باشی بی می و…
سلام و سپاس مجدد
طارق خراسانی در درد دارد مست باشی بی می و…
سلام مجدد خیلی خوشحالم که هستی ، سلامتی و در کنار خانواده به فضل الهی
معصومه بیرانوند در درد دارد مست باشی بی می و…
سلام و عرض ادب این شعر شاید تاریخ سرودنش به ده سال قبل برمی گرده اولآ
طارق خراسانی در درد دارد مست باشی بی می و…
سلام رابعه دوم دختر شاعرم اولا : در تعجبم چرا تا به امروز این شعر را
آذر 6, 1401
درود بر شما🌸🌺🌷
پاسخ
آذر 6, 1401
سپاس
پاسخ
بستن فرم