🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃

 خمیازه

(ثبت: 4614) مرداد 22, 1396 
خمیازه

سی و سه چهار سال 

خمیازه کشیدم 

به کرختی دنیا 

اما چه سود!؟

حتی همین سایه ها 

در انتهای روز 

کش و قوسی میدهند 

و با دیگر سایه ها 

در می آمیزند 

تا شب 

متولد شود 

            آری شب! 

“شب کویر”

همچون مادری دلسوز 

سایه ام را (فرزند خسته از مرارت های روزگار)

در آغوش می گیرد 

و در خنکای مهتابی اش 

سر بر بالین آسمان 

می گذارد 

مانده ام! 

که قابله ی صبح 

سایه اَم را 

از آمیزش کدامین سایه ها 

بر زمین می گستراند! 

آن هم 

به درازنای 

سی و سه چهاااارسااااال!؟