🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
اگر بخوانیم
نقش نو می زنم بر لبان
گمان می شکنم درپلکهای بی امان
مثنوی داستان غمگنت
فرو می ریزدم
روی گونه های زردتا دامان
تا هر آینه
آیینه بشکنداز خجلت
شطّ درد از تو جاری شود
بر بلندای معرفت
شرف پیش پایت برخیزد
بایستد بر در ادب
اگر بخوانیم
فصلی از باران بغض
بر ریزد بر
کسل و رخوت
برخیزد پژمردم ،راست قامت
به میانه های می دان نبرد و نظر
اگر می خوانیم
به نگاهت هزار سوسن
بگشاید زیرکی لب
دشت به دامانت ، گل بزند
از لاله گونی و نسترن
همه ی حرف از تو
جاری می شود
از تمنا و طلب
که از هزار معرکه رسته ای
از سقوط های صعب
و اکنونش ، همین زندگیست
کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (2):
کاربرانی که این شعر را خوانده اند (7):
خرداد 9, 1398
درودتان استاد رشنو
احسنت
بسیار عالی
دستمریزاد
🌹🌷🌺🌸👏👏👏👏
پاسخ
خرداد 9, 1398
سلام
و
خبر مقدم
سپاس از حضور و همراهی ارزشمندتون
همیشه سربلند و سلامت باشید به مهر و لطف الهی
و 🌺🌺🌺🌺
پاسخ
خرداد 9, 1398
سلام بر استاد رشنو عزیز
بسیار زیباست
در پناه خدا👏👏🌿
پاسخ
خرداد 9, 1398
استاد عزیزم
سلام
سپاس از حضور و نگاه مهرتان
مباهات و دلگرمیست
بر بنده
انشاالله تندرست و نیکونام بمانید به مهر
و🌹🍃🌹🍃🌹🍃
پاسخ
خرداد 9, 1398
سلام و عرض ادب محضرتان استاد رشنو گرامی
زیبا چون همیشه
زنده باشید💐💐💐💐
پاسخ
خرداد 9, 1398
سلام
و
درودها
بر ارجمند برادر گرانقدر
سپاس از نیکویی حضور و نگاه پر مهرتان
سربلند و سر شار از نیکویی های خداوند
باشید
و🌸🌿🌸🌿🌸🌿
پاسخ
بستن فرم