🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
ما را به خواب کردند، در بستر هیاهو
آنانکه زخم خوردند، از تَرکشِ تکاپو
غارتگران شریکند، با شحنههای مزدور
خون میچکید در شهر، از دستههای چاقو
با فرصتی که دادند، بر دزدها همیشه
چیزی نمانده دیگر، از اَنگبین کندو
در آسمان اینجا، آنقدر غم دمیدند
تا شد تهی سرانجام، از چرخش پرستو
این داعیان بیدین، گفتارشان فریب است
پیغمبری نمودند، خودکامگان به جادو
آزاده مردها را، تحویل دار دادند
با زن ستیز کردند، آن هرزههای خود رو
بیجنبههای تاریخ، چتر شرف ندارند
رد میشوند هرگاه، از آبشار گیسو
آیا تبِ تعصّب، کم میشود بهزودی
تا کی حیات در رنج، با خوکهای اَخمو ؟
کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (12):
مرداد 15, 1402
سلام
اگر اجازه بدهید به عنوان یک دوست که همیشه کارهای معین جان را می خوانم ، باید بگویم که اصلا بیت آخر را دوست نداشتم . شاید اگر آن را در جایی دیگر به کار ببرید تناسب داشته باشد . اما اینجا شعر را بی هیچ مقدمه ای ناگهان به هزل تبدیل کرده و جدیت آن را زیر سوال برده است . از طرفی کلا خرس موجود چندش آوری نیست و بیشتر بانمک است تا اینکه موجب غیظ و نفرت شود . شاید در آمریکا که خرسها گونه ای مهاجم هستند ، فرهنگ نگرش به خرس با ما تفاوت کند . حتا در فیلمهای کارتونی هم خرس ها کاراکتر منفی نبودند ( خرس مهربون ، خرس کوچولوهای پرنده ، جکی و جیل و .. )
و البته سوای موضوع این حیوان ، زبان شعر در این بیت ناگهان چرخش داشته و شعری که تا این لحظه چهره ای معترض و جدی دارد ، ناگهان صورتی بذله پیدا می کند .
پاسخ
مرداد 15, 1402
سلام و عرض ادب دارم به دوست عزیز و دانشمندم جناب مانای گرامی …اجازه بدهید با شما دوست گرامیم مخالفت کنم چراکه اتفاقا بیت پایانی نقطه مثبت شعر است و نتیجه اصلی آن را بیان میکند و بر خلاف عقیده شما خرس در تمامی اندیشه های رایج، موجودی منفور است که در زیر به یک یک آنها اشاره می نمایم :
ا : بر اساس احادیث اسلامی خرس از جمله مسخ شدگان است
2 : بر اساس اساطیر زرتشتی، خرس جانوری منفور و اهرمنی است زیرا از ازدواج جمشید و خواهرش با دیو، خرس زاده شده است
3 : مردم آشتیان نیز معتقدند که خرس در آغاز قصابی کم فروش بوده است
4 : مردم لرستان و ایلام در گویش محلی به خرس ” تاتَه خرس ” می گویند و آن را بی شرم می خوانند زیرا باور داشتند که خرس در آغاز انسان بوده و به سبب معصیتی که مرتکب شده به خرس تبدیل شده است
5 : در برخی متون صوفیانه نیز به وجود انسان نمایانه خرس اشاره شده است
این ها همه اشاره ای مختصر بود به نماد منفور خرس …
لیکن در شعر این حقیر خرس به گونه ای دیگر نیز ،به یک سری افراد هم تشبیه گردیده که خودتان بهتر می دانید و در سایت قابل ذکر نیست …
وقتی شاعر می خواهد از نماد حیوانی در شعر بهره بجوید باید به موارد اساطیری و اعتقادی رجوع نماید و نه به انیمیشن و برنامه های تلویزیونی …
البته از اینکه باعث شدید تا این مبحث پیش آید از شما کمال سپاس را دارم، بزرگوارید جناب مانای نکته بین …💐💐💐💐
پاسخ
مرداد 15, 1402
نههههه تو روووو خدا … من خیلی خرس رو دوس دارم🥺🥺
پاسخ
مرداد 15, 1402
😊😊😊😭🌺🌺🌺
پاسخ
مرداد 15, 1402
باسلام خدمت استاد معین
واقعا ازاین شعرزیبا لذت بردم .بعقیده ی من شعر مهمترین هنر اعتراض است و رسالت یک شاعر این است که زشتی ها را فریاد زند و آنجا که ظلمی عیان است سکوت نکند
درود به شرفت
پاسخ
مرداد 15, 1402
درود جناب حمادی گرامی و بزرگوار…
سپاس از حضور و لطف شما…
زنده باشید🙏🙏🙏💐💐💐
پاسخ
مرداد 15, 1402
درودها
آیا تبِ تعصّب، کم میشود بهزودی
تا کی حیات در رنج، با خرسهای اَخمو ؟
🪴🪴🪴
تقدیم شعربکرتان
نه خواستارمحبت خاله خرسه..
نه به اغواء ِ اشک تمساح خام شَـــوم.
نه بالش م، زانوان خرس خاله ها
پاسخ
مرداد 15, 1402
سلام و عرض ادب جناب حسینی …
سپاس از حضور ، توجه شما و البته بداهه ارزشمندتان… زنده باشید…🙏🙏🙏💐💐💐
پاسخ
مرداد 15, 1402
سلام و عرض ادب
دوست نازنین و شرکشم
جناب حجت معین نازنین
♡♡♡♡
می گفت در کنار یک بیشه بره آهو
خرگوش را که می خورد از برگ سبز کاهو
قانون جنگلی را یک عمر طی نمودیم
با گرگ های پیر و این خرس های پر مو
♤♤♤♤
پاسخ
مرداد 15, 1402
ارادت رفیق عزیز جناب معصومی …
چه بداهه ی جالبی …دم شما گرم 🙏🙏🙏💐💐💐
پاسخ
مرداد 15, 1402
درود تان باد
دستمریزاد🌺🌺
پاسخ
مرداد 15, 1402
سپاسگزارم جناب انصاری🙏💐
پاسخ
مرداد 15, 1402
درود بر شما استاد گرامی جناب حجت
چون همیشه عالی و البته قابل تامل سرودهاید
دستمریزاد
آزاده مردها را، تحویل دار دادند
با زن ستیز کردند، آن هرزههای خود رو
👏👏🌹🌹
پاسخ
مرداد 15, 1402
سپاسگزارم بانوی گرامی …
زنده و سلامت باشید🙏🙏🙏💐💐💐
پاسخ
مرداد 16, 1402
درودتان باد جناب استاد حجت ادیب گرانقدر 🌞
غزل وزین و اجتماعی و دردمندی از قلم نابتان خواندم ☘️🌹🌱🕊️
زنده باد 👏 👏👏
گویا درد ما را نیست درمان الغیاث
اگر حافظ از جور خوبان دست به دعا بود
اگر در زمان اینک می بود چه می سرود ؟!
ما را به خواب کردند، در بستر هیاهو
آنان که زخم خوردند، از تَرکشِ تکاپو
💠غارتگران شریکند، با شحنههای مزدور
خون میچکید در شهر، از دستههای چاقو💠
پاینده باشید و سبز
🌱🌹🌹🌹🌹🌹🌱
پاسخ
مرداد 16, 1402
درود و عرض احترام بانو گرامی…
سپاسگزارم از حضور و محبت شما…
بزرگوارید🙏💐
پاسخ
مرداد 16, 1402
سلام و عرض ادب جناب حجت عزیز
شعر زیبایی سرودهاید. شرافت قلمتان چون همیشه ستودنیست. باید به وجود شاعران آزادهای چون شما افتخار کرد.🙏💐
نکتهی جناب مانا برایم قابل تامل بود. بنده هم با خواندن بیت پایانی بهاصطلاح «گُلدرشتیِ» خرسهای اخمو را در زبان شعرتان حس کردم (سوای بحث نمادینی که بیان فرمودید).
حال که باب واکاوی شعر خوبتان مهیاست چند مورد دیگر بهنظرم میرسد:
یک) خودکامگان را باید به این صورت یعنی با حذف «ه غیر ملفوظ» نوشت. مانند پرندگان، تشنگان و… .
دو) جابهجایی ارکان جملات از نظر دستوری در شعر بهطور معمول اجتنابناپذیرست اما بهنظرم این کار باید به ضرورت و زمانی صورت پذیرد که جملات را نامفهوم نکند یا بهنفع زیبایی و خلاقیت شعر باشد (در وفای عشق تو مشهور خوبانم چو شمع، نمونهای از یک جابهجایی بهنفع زیبایی اثرست).
برای مثال:
تا شد تهی سرانجام، از گردش پرستو
آشفتگی عبارات و واژگان از نظر دستوری، کمی مصرع را نازیبا کرده است. اگر این مصرع را با جملهبندی عادی بنویسیم این گونه میشود:«تا سرانجام از گردش پرستو تهی شد».
یا در این مصرعها:
گفتارشان فریب است، این داعیان بیدین
چتر شرف ندارند بیجنبههای تاریخ
میتوان با یک تغییر ساده از این جابهجاییها جلوگیری کرد:
این داعیان بیدین گفتارشان فریب است
بیجنبههای تاریخ چتر شرف ندارند
پوزش میطلبم از طرح این موارد. در هر صورت شرافت و محتوای ارزندهی شعرتان در این زمانه لایق بهترین سپاسهاست.
زنده باشید🌺🌸🌺🌸
پاسخ
مرداد 16, 1402
سلام و عرض احترام دارم خدمت دوست گرامیم جناب آقای دژاگه …
سپاس از نظر لطف شما بزرگوار …
و اما در مورد نکاتی که فرمودید :
اول از همه در مورد نوشتار کلمه(خودکامگان)باید خدمت شما عرض کنم که این مورد کاملا تعمدی و جهت تاکید بر روی کلمه (خودکامه) صورت پذیرفته است که البته منفک نویسی این کلمه نیز اشتباه نیست و به هر دو صورت صحیح میباشد…
دوم در مورد جابهجایی ساختار مصرعها نیز این کار را هم با آگاهی انجام دادهام تا از حالت نثر نویسی و سادگی به شعر تبدیل گردد گرچه در یک موردش احتمالا تجدید نظر خواهم کرد و پیشنهاد شما را اجرا خواهم نمود…
سومین مورد نیز را که مربوط میشود به خرسهای اخمو توضیحات کامل را قبلا عرض کردهام، لیکن جناب حاج محمدی نیز پیشنهاد دادند میشود گذاشت خوکهای اخمو که این هم نظر جالبیست چراکه خوک نماد بیغیرتی در ادبیات است …
در هر صورت این تبادل نظرات از طرف شما و سایر دوستان را بسیار ارزشمند میدانم و سپاسگزار همه شما همراهان عزیز هستم …
💐💐💐💐
پاسخ
مرداد 16, 1402
درود و دستمریزاد و مرحبا گویان / ز راه آمده م تا کنار هم باشیم……و اما :
در این غزل که باشد یک باغ وحش جادو
جای شغال خالی است ، خالی است جای راسو
خودکامه گان غلط شد خودکامگان صحیح است
ادغام «ها» به «گاف» است ای عشق را سخنگو
با خرس مهربانم حجّت چه کار داری
گر خاله عده ای راست ، بر عده ای است خالو
«عباس خوش عمل» را تا دستگیر باشی
امّید آن که پولت بالا رود ز پارو.
پاسخ
مرداد 16, 1402
سلام و عرض ادب دارم خدمت استاد بزرگوارم جناب خوش عمل …
چشم استاد جان : با اینکه خودگامگان را تعمدی جدای از هم نوشته بودم تا تاکیدی باشد بر کلمه خودکامه، لیکن سر هم خواهم نوشت و از آنجایی که شما و دوستم جناب مانا نیز از جسارت بنده به خرس ناراحت شده اید لذا بجای خرس نیز خوک خواهم گذاشت، شعر باید به گونه ای باشد که بی نقص و ماندگار شود، و من نیز از پیشنهادات خوب، قطعا استقبال خواهم کرد …
از شما، جناب مانا، استاد حاج محمدی و دوست جوانم جناب دژاگه سپاسگزارم …🙏🙏🙏💐💐💐
پاسخ
مرداد 16, 1402
درود استاد حجت گرامی
اثری زیباست با مفاهیم و معانی عالی
بسیار لذت بردم
🌺🌺🌺🌺🌺❤️❤️❤️👏👏👏
پاسخ
مرداد 16, 1402
سپاسگزارم جناب جاوید…
بزرگوارید🙏🙏🙏💐💐💐
پاسخ
بستن فرم