🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃

 خوش به حالم…

(ثبت: 221264) دی 29, 1398 
خوش به حالم…

 

خوش به حالم كه در آغوش تبر، زنده ترم
چتـــرِ بى برگىِ پاييـــز ندارم به سرم
سبزى ام حاصل ادغام زمين با خورشيد
ساكن خاكم و با چلچله ها همسفرم

خوش به حالم كه بد و خوب دلم فاش نشد
يك جهان بى خبر از من. من از او بى خبرم
ردپايم وسط خير و شرى نيست هنوز
خوش به حالم كه نمانده ست به جايى اثرم

خوش به حالم كه قفس صحنه ى آوازم شد
تا رها از پر و از بـــالِ پريدن، بپـــرم
مثل مهتاب بيفتم وسط سينه ى شب
رونق محفل خفاش دلان را ببرم

قامتم سبز و دلم سرخ. شقايق مسلك
نقشبندِ تنِ بى جامه ى كوه و كمرم
گل اگر بر بدن سنگ برويد، عشق است
بى سبب نيست كه افتاده به اينجا گذرم

خوش به حالم كه دلم بازتر از پنجره هاست
مى شود نيمه ى شب، ناز سحر را بخرم
شعر،بر روى تَرَكهاى دلم باغچه شد
تا بيابان ننشيند به حريـــمِ نظرم

دختر تاكم و انگورِ دلم ياقوتى ست
دار بستــــنـــد از آغاز، براى ثــــمَرم
خونترم از دلِ هر خمره ى سربسته به گِل
در دل دنج ترين زيرْزمين مستـــَتـــرَم…

 

 

 

 

نظرها
  1. با سلام و درود فراوان خدمت شما سرکارخانم آرامش
    شعری بسیار زیبا رو از مهمان طبع لطیف شما بودم
    که هر چه از زیبایی ها و خوبی های آن گفته شود کم است
    البته از قلم توانای شما انتظاری جز این نیست
    ان شاا.. همیشه تحت عنایات و توجهات حضرت باری تعالی
    در اوج باشید و بدرخشید
    🌹🌹🌹🌹💐💐💐💐💐

  2. خوش به حالم كه بد و خوب دلم فاش نشد
    يك جهان بى خبر از من. من از او بى خبرم

    سلام و درود

    دستمریزاد

    تقدیمی : 💐

    یک جهان با خبر از او ، گر چه از من بی خبر
    بی خبر از او شدم من ، گر میان جمع مستتر

    🍃 همچو ققنوس درون شعله یِ آتش بینی 🍃

    یاد جرجیس کنی زنده به مرگی احیا
    دور از فصل خزانی چو بهاری پیدا

    خضر را یاد کنی ساکن کویی کهسار
    همسفر راهنما هُدهُد و چون چلچله ها

    حمد رحمان کنم ای دوست نه اسراری فاش
    با صبوری دل خود ، دور ز وهمی غوغا

    با خبر از جریانی گذرا ، ای عاقل
    با درایت عملی خیر ز اشرار جدا

    همچو ققنوس درون شعله یِ آتش بینی
    در درون شعله یِ آتش به فنایی که بقا

    همچو سروی چو گلی لاله نمایان ای دوست
    جلوه گر مکتب عشقی به بقا لا که فنا

    با نگاهی خزه سنگی به چه زیبا رویی
    رشد در دامن کوهی چه دل آرام نما

    جلوه ، زیبایِ طبیعت بنگر ، ای والی
    کرده خلوت چو ولی آن خزه سنگی جانا

    ولی اله بایبوردی

    29 / 10 / 1398

    🌈🌈🌈🍃💐🍃🌈🌈🌈

  3. طارق خراسانی

    دی 29, 1398

    سلام و درود بر اولین ملکه ی شعر پاک
    هر چه بگویم تکراری خواهد بود
    مانده ام در وصف شاعر بزرگ قرن چه بگویم.
    شاعری می تواند جاودان شود که رفتار و شعرش منطبق بر هم باشند.
    مانند حیدر یغما شاعر خشتمال نیشابوری 7 سال خدمت این اعجوبه قرن معاصر بودم آنچه سرود همان هم بود.
    اگر که گفت :
    بیا رفیق که تقسیم عادلانه کنیم
    جهان و هر چه در او هست از تو، یار از من
    یا اگر گفت :
    من برای نان به یزدان هم نمی آرم سجود
    این من و این پینه های دست من برهان من
    همه دیدند راست گفته است.
    با شناخت چندین و چندساله ای که از بزرگترین بانوی شاعر معاصر دارم برایم حق الیقین است خانم غزل آرامش مانند اشعارش دارای شخصیتی ممتاز می باشند.
    در پناه خدا سلامت و شاد باشید
    🌿❤️👏👏👏👏❤️🌿

  4. فریبا نوری

    دی 29, 1398

    با درود
    شعری که در نهایت پختگی و کمال و زیبایی باشد؛ بی هیچ گفتگویی بزرگترین کلاس درس برای همه مخاطبان در همه سطوح و حتی با همه علایق و سلایق خواهد بود و شعرهای غزل آرامش از این نوعند.
    با درود بیکران
    🌷🌷🌷🌷🌷

  5. سعید فلاحی

    دی 30, 1398

    سلام و ادب

    🌹🌷🌺🌸👏👏👏👏👏👏در پناه خدا

  6. جواد مهدی پور

    بهمن 1, 1398

    سلام

    همیشه از اشعار نغز و پر بارتان بهره می برم

    عالی ست این بار هم

    درود بر شما استاد گرانقدر بانو آرامش

    💐🙏💐

  7. محمدعلی رضاپور

    بهمن 4, 1398

    سلام و احترام،
    دعوت اید به ادامه ی کارگاه سوم:

    http://sherepaak.com/221513/—

بستن فرم


سلام و درود
بسیار زیباست
سپاس از حضورتان
لذت بردم
شادکام باشید
در پناه خدا