🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
| تاریخ عضویت: | ۱۳۹۵/۰۴/۲۹ |
| تعداد شعر: | 94 |
| تعداد مطالب: | 7 |
| آخرین فعالیت | ۱۴۰۳/۰۱/۲۹ |
دامن مهر
من کجا در زندگانی رشک و آهی داشتم
تا که بر دامان مهر تو پناهی داشتم
ای درخت با سخاوت ای شکوه سرمدی
در میان سایه سارت قرب و جاهی داشتم
میهمان عشق بودم در گلستان امید
از چمن از غنچه تخت و تاج شاهی داشتم
ای حضورت جاودانه ای طلوعت بی بدیل
با فروغت من ظهور صبحگاهی داشتم
نی هراسم بود از طوفان و نی از هست و نیست
تا ز چتر آستانت سرپناهی داشتم
بیمم از بی مایگی و باکم از عسرت نبود
چونکه بر کان وجودت تکیه گاهی داشتم
ای چمن ای جاده ای ساحل که من با یاد دوست
با شماها شور و حال دلبخواهی داشتم
در شما می دیده ام هر دم صدای پای او
کی کجا در زندگانی رشک و آهی داشتم
ابوالحسن انصاری (الف.رها)
کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (2):
کاربرانی که این شعر را خوانده اند (3):
حمید گیوه چیان در نامه ی اشتیاق
درود مجدد جناب مانا خیلی خیلی از لطف شما ممنونم که با صبر و حوصله به
سلام حمیدجان در این مورد یک داستان کوتاه برایتان تعریف می کنم : روزی یک نفر از
حمید گیوه چیان در نامه ی اشتیاق
درود جناب مانای عزیز از اینکه وقتتان را می‌گیرم عذرخواهی می‌کنم اما بدلیل اینکه شما مطالعات
سلام افلاطونیان معتقد بودند که ورای این عالم که مجاز است ، عالم دیگری نیز هست
سپاس گذار رحمت و زحمتی هستم که کشیدید خانم عبدلی عزیز و بی تردید سعی
