🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
طوفان که پا نهاد به دنیای راغهاب
رکند نونهال همه کوچه باغها
هر نوگلی شکفته که بر باد رفته بود
بر قلب می نهاد از اندوه داغ ها
هم مدعی شدیم که تقصیر مان نبود
هم دوره کرده ایم شعار کلاغها
نه راه پیش مانده مشخص نه راه پس
خاموش گشته بود تمام چراغها
صد گونه حرف مفت و ولی هیچ کس ندید
از کار چاره ساز و حقیقت سراغها…
بعد استکان خالی در پای آرزو
بر کف گرفته ایم به جای ایاغ ها
با یاد آن صفا و صمیمیت قدیم
با آن شکوه عشق و فروغ و فراغها
باید که تا بهار بیاییم و گل کنیم
در انجماد تاکی و افسوس باغها
……..
الف رها (ابوالحسن انصاری)
کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (3):
کاربرانی که این شعر را خوانده اند (6):