🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
باعث صد فتنه شد در شهر از یک سال پیش
شال گلداری که از روی سرت هی میسُرید
آنقدر در تو شگفتیهای بسیاریست که
زاهدی در ازدحام کوچهها لب میگزید
هر زمان رد میشدی از رو به روی کارگاه
مردک نجّار انگشت خودش را میبُرید
شیخ رازی هم اگر چشم خمارت دیده بود
کشف الکل از خیالش ناگهانی میپرید
ورشکستش کرده بودی ای گل اندامِ ظریف
کاسبِ بیچاره را وقتی که نازت میخرید
میگذشتی وقت ظهر از دکّهی سمبوسهای
مشتری مبهوت میگشت و زبان را میجوید
دور باشی چونکه از دید حسودان تا ابد
مادرت هر هفته با همسایه آشی میپزید
الغرض با اینکه هستی مرکز آشوبها
شکر بیحد که خدا مثل تویی را آفرید
کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (13):
آذر 28, 1402
سلام و درود بر شما شاعر ارجمند
بسیار زیباست
خیلی لذت بردم
در پناه خدا
پاسخ
آذر 28, 1402
درود و عرض احترام بانو بیرانوند…
سپاسگزارم …بزرگوارید …🙏🙏🙏💐💐💐
پاسخ
آذر 28, 1402
سلام استاد
الحق زیباست
از قضا برایم چنین اتفاقی افتاده بود ولی قدرت بیان شاعرانه شما را نداشتم و گرنه صدبار در وصفش غزل ها سروده بودم
شعری لذت بخش بود و استادانه
در پناه خدا 🌱🌹👌👌👌👌👌👌🌹🌱
پاسخ
آذر 28, 1402
درود و عرض احترام دارم به استاد والا مقام جناب طارق خراسانی بزرگوار …
شما لطف دارید …خوشحالم که سروده ی حقیر به دلتان نشست…
🙏🙏🙏💐💐💐
پاسخ
آذر 28, 1402
درودهایم بیکران بر جناب حجت.
لذت بردم از قلم شیوایتان.
ایام بکام.
😅👏💛👏👏
پاسخ
آذر 28, 1402
سپاسگزارم جناب وحدتی بزرگوار …
بزرگوارید🙏🙏🙏💐💐💐
پاسخ
آذر 28, 1402
جناب حجت ارجمند
همیشه زیبا و خواندنی می سرایید
درود برشما و قلم زرنگارتان
👏🌸🌺💐🌿🍃
پاسخ
آذر 28, 1402
درود بانو خیاط پیشه بزرگوار …
سپاس از لطف همیشگی شما🙏🙏🙏💐💐💐
پاسخ
آذر 29, 1402
زنده باد
پاسخ
آذر 30, 1402
سپاسگزارم🙏
پاسخ
دی 1, 1402
درود بر شما 🌺🌸🌺👏
فقط در مصرع :
مادرت هر هفته با همسایه آشی میپزید
فعل می پزید زیاد مانوس نیست
پاسخ
دی 2, 1402
درود بانو محبوب…
در تمامی مصرعها از یک فعل یکسان (ماضی استمراری)استفاده شده است و جز این باشد نادرست خواهد بود …
سپاس از توجه شما …💐💐💐
پاسخ
دی 2, 1402
درود و دو صد درود
جناب معین عزیز
ماضی استمراری از «می » + بن ماضی + شناسه فعل بدست میاد
ماضی استمراری سوم شخص مفرد. مصدر پختن میشه : می پخت
ما اصلا می پزید در فارسی نداریم
می پزد داریم که در واقع مضارع اخباریه :
می + بن مضارع + شناسه
پاینده باشید 🌹
پاسخ
دی 2, 1402
درود
صرف نظر از《 پختن》، مصدر 《پزیدن》 داریم. و هیچ اشکالی بر مصرع مورد نظر وارد نیست:
لغتنامه دهخدا:
پزیدن . [ پ َ دَ ] (مص ) پختن . پخته شدن :
هر میوه که در باغ جهان بد همه پخته ست
ای غوره ٔ چون سنگ نخواهی تو پزیدن .
مولوی .
ز صبا همیرسیدم خبری که میپزیدم
ز غمت کنون دل من خبر از صبا ندارد
مولوی
مژده دولت رسید در حق هر عاشقی
آتش دل میفروخت دیگ هوس میپزید
مولوی
میوه دل میپزید روح از او میمزید
باد کرم بروزید حرف پریشان رسید
مولوی
بدیدم دوش کبریتی به دستت
یقین کردم که دیکی میپزیدی
مولوی
پاسخ
دی 2, 1402
درود و سپاس استاد حاج محمدی گرامی از توضیحات جامع شما🙏💐
پاسخ
دی 2, 1402
درود بر شما
مصدر پزیدن امروزه منسوخ شده و بکار نمیره در تمام کتب آموزش دستور زبان ائم از دبیرستان و کنکور و دانشگاه ما فقط مصدر پختن را داریم که بن ماضی اون میشه اول شخص مفرد ماضی بعید یعنی « پخت» و بن مضارع اون میشه فعل امر بدون «ب» یعنی «پز» که با این دو تا بن ما صیغه های مختلف را در زمان های مختلف می سازیم برای همین در دستور زبان ادبیات امروز ما می پزد صحیح و می پزید نادرست یا دست کم مصطلح نیست
تمام مثال های اورده شده هم اگر عنایت بفرمایید از چندین قرن پیش هستند
با توجه به وسواسی که جناب معین روی قواعد و اصول ادبی دارند بهتر دیدم که موضوع را مطرح کنم وگرنه معمولا نقد نمی کنم
در اینکه کاربرد این کلمه چهره شعر را مخدوش کرده و از زیبایی آن کاسته شکی نیست
پاینده و برقرار باشید
پاسخ
دی 2, 1402
درود مجدد …
دقیقا به همان دلیل که خودتان توضیح داده اید وقتی می پزد صحیح است می پزید نیز کاملا درست است برایتان از شاعران نامی می توانم صدها مثال بیاورم بانو :
مولانا :
مژده دولت رسید در حق هر عاشقی
آتش دل می فروخت دیگ هوس می پزید
و باز مولانا :
میوه دل می پزید روح از او می مزید
باد کرم بروزید حرف پریشان رسید
و …
💐💐💐💐💐💐
پاسخ
دی 2, 1402
درود بر شما
مصدر پزیدن امروزه منسوخ شده و بکار نمیره در تمام کتب آموزش دستور زبان ائم از دبیرستان و کنکور و دانشگاه ما فقط مصدر پختن را داریم که بن ماضی اون میشه اول شخص مفرد ماضی بعید یعنی « پخت» و بن مضارع اون میشه فعل امر بدون «ب» یعنی «پز» که با این دو تا بن ما صیغه های مختلف را در زمان های مختلف می سازیم برای همین در دستور زبان ادبیات امروز ما می پزد صحیح و می پزید نادرست یا دست کم مصطلح نیست
تمام مثال های اورده شده هم اگر عنایت بفرمایید از چندین قرن پیش هستند
جناب معین عزیز با توجه به وسواسی که شما روی قواعد و اصول ادبی دارید بهتر دیدم که موضوع را مطرح کنم وگرنه معمولا نقد نمی کنم
در اینکه کاربرد این کلمه چهره شعر را مخدوش کرده و از زیبایی آن کاسته شکی نیست
پاینده و برقرار باشید
پاسخ
دی 2, 1402
درود مجدد …
بانوی گرامی مگر می شود فعلی که در تمامی لغت نامه های معتبر آمده است منسوخ گردد، چنین چیزی امکان ندارد و افعال صحیح چه در نثر و چه در شعر در هر زمانی رواج دارند …
پاسخ
دی 2, 1402
سلام و درود مجدد🌷
میوه دل می پزید روح از او می مزید
باد کرم بروزید حرف پریشان رسید
فعل می مزید هم در شعر مولانا که نمونه اوردید هست و قطعا در فرهنگ های لغت آمده آیا کاربرد اون در شعر زیباست ؟
🌷
پاسخ
دی 2, 1402
درود …
بکارگیری اینگونه افعال نهتنها در گذشته رواج داشته بلکه در اشعار معاصر خصوصا اشعاری که دارای زبانی عامیانه و محاوره ای هستند هیچ گونه اشکالی ندارد و حتی از این هم فراتر در مقولهی شعر طنز (و در برخی موارد جدی) فعل سازی نیز وجود دارد که شاید بتوان مبدع این کار را آقای طرزی افشار دانست…
در هیچ کدام از کتب درسی جدید نیز این افعال منسوخ اعلام نگردیده است بلکه فقط در نثر و نه در شعر کاربری کمتر از گذشته دارند، ولی در اشعاری مثل شعر من که از زبانی عامیانه برخوردار است بسیار از این موارد استفاده میگردد…
اتفاقأ زیبایی بهکارگیری اینگونه افعال زمانی بیشتر میشود که از طرف بزرگان ادبیات پارسی از جمله، ناصر خسرو، مولانا و … استفاده گردیده باشند …
💐💐💐
پاسخ
دی 2, 1402
درود و سپاس
کاش کمی روحیه نقد پذیری را در خودمون تقویت می کردیم
این اولین باری بود که نقد کردم و آخرین بار هم خواهد بود چون فرصت برای چنین بحث هایی ندارم
من آنچه شرط بلاغ بود با شما گفتم حالا بستگی به خودتون داره که پند بگیرید یا ملال
در پناه حق
پاسخ
دی 2, 1402
میفرمایید مصدر《پزیدن》امروزه منسوخ شده است؟ این سخن از بیخبری محض است . از شاملو بشنوید:
{{اما شما ـ ای نفسهای گرمِ زمین که بذرِ فردا را در خاکِ دیروز میپزید!
اگر بادبانِ امیدِ دشمن از هم نمیدرید
تاریخِ واژگونهی قایقش را بر خاک کشانده بودید!}}
پاسخ
دی 2, 1402
از شما بعیده جناب حاج محمدی
در اینجا فعل می پزید دوم شخص جمعه ( میگه اما شما ) نه سوم شخص مفرد و در واقع مضارع اخباری دوم شخص جمع از مصدر پختن هست نه سوم شخص مفرد از ماضی استمراری از مصدر پزیدن !!!!! من که عرض کردم می پزد هم درسته چون مضارع اخباریه
دوباره مجبورم تکرار کنم شما اصلا به عرض بنده دقت نکردید :
در ادبیات امروز ما فقط مصدر پختن را داریم که بن ماضی اون میشه اول شخص مفرد ماضی ساده یعنی « پخت» و بن مضارع اون میشه فعل امر بدون «ب» یعنی «پز» که با این دو تا بن ما صیغه های مختلف را در زمان های مختلف می سازیم
در اینجا می پزید :
می + بن مضارع «پز» + ید (شناسه دوم شخص جمع) هست و زمان فعل مضارع اخباریست نه ماضی استمراری
می پزم می پزی می پزد .
می پزیم می پزید می پزند
مضارع اخباری هستن( می + بن مضارع + شناسه) نه ماضی استمراری!!
می پختم می پختی می پخت و …
ماضی استمرایشه ( می + بن ماضی + شناسه)
و ماضی ساده هم میشه
پختم پختی پخت …
و نه
پزیدم پزیدی پزید ….
شما میگید مادرم دیروز کیک پزید !!!
موضوع اصلا پیچیده نیست!!!
پاسخ
دی 2, 1402
اینها ساده ترین ارکان دستور زبان فارسی هستند!
پاسخ
دی 2, 1402
بانو محبوب گرامی درود برشما…
من نظرم را با ذکر چندین مثال از بزرگان ادبیات ایران برایتان آوردم و استاد حاجمحمدی نیز که انصافا از مفاخر ادبیات معاصرند نیز نظرشان را با ذکر مثالهای متعدد ابراز نمودند با استاد خوشعمل نیز در این رابطه تماس گرفتم که ایشان نیز با ذکر چندین مثال از گذشته و حال گفته من و استاد حاجمحمدی را تایید کردند اینکه هنوز شما اصرار بر گفته خود دارید و حتی پافشاری بر اینکه اشعار مولانا ، ناصر خسرو ، شاملو (معاصر) و …دیگران نیز به خاطر بکار گیری چنین افعالی نا زیبا و نادرست است دیگر من نیز از ادامه بحث خوداری میکنم …
پاسخ
دی 2, 1402
خواهر خوبم. شما مدعی هستید که مصدر پزیدن منسوخ شده. وقتی مصدر منسوخ شده باشه باید تمام ساختارهایی که از آن مشتق میشود منسوخ شود. حال آن که شاهد مثال از شاملو آوردم که ساختاری از این مصدر را بکار برده. فرقی هم نمیکند که چه ساختاری شاملو بکار برده است. هیچ دلیلی وجود ندارد که فقط و فقط گذشتهی استمراری منسوخ شده باشد و بقیهی ساختارها منسوخ نشده باشد.
وقتی مضارع اخباری از مصدری منسوخ نشده باشد چه دلیلی وجود دارد که گذشتهی استمراری منسوخ شده باشد ؟
حرف بی اساس مگر شاخ و دم دارد؟
پاسخ
دی 2, 1402
برادر بزرگوار
چون شما شیوه مغلطه در کلام را انتخاب کردید از پاسخ دادن معذورم
و تنها چیزی که می تونم بگم اینه که واقعا متاسفم
پاسخ
دی 2, 1402
خواهر بزرگوارم داب کسانی که چونان سرکار عالی پای در گل میمانند چنین است که طرف مقابل خود را متهم به مغلطهکاری میکنند. حال آن که فرق برهان قویم و مغلطه را نمیفهمند.
در نیابد حال پخته هیچ خام
پس سخن کوتاه باید و السّلام
پاسخ
دی 2, 1402
سلام عرض ادب و ارادت خدمت استاد بزرگوارم
به به چه شعر زیبایی لذت بردم قلمتان نویسا 👏👏🌺🥰
پاسخ
دی 2, 1402
درود و عرض احترام بانو …
سپاس از لطف شما 🙏🙏🙏💐💐💐
پاسخ
دی 2, 1402
چه خران بیشماری سر این خاک چریدند
وطن خاک گرفتند، وطن پاک ندیدند
وطن خاک تبه شد ز سر خاکپرستی
به چه سر خاک کشیدند و چه زین خاک پزیدند؟
چه غریبانه گرفتند در و دستک زندان
که مگر دیو گشاید در این چاه و پریدند!
چه عجب خواب و خیالی و چه رویای محالی
چه هزاران که در این وهم خطرناک شهیدند
به ره عشق که دردانهرهی در دل خویش است
نه هرگز قدمی از دل بیراهه کشیدند
مگرا مرگ گشاید در آن دخمهی بسته
که در آن نعرهزنان جز سخن خود نشنیدند
سخن حلمی عاشق که به جز نُقل خوشان نیست
نشنیدند غمینان و به جز غم نچشیدند
سیّد نوید حلمی
پاسخ
دی 2, 1402
درود جناب استاد حجت
قلمتان نویسا زنده باشید ان شاءالله 🌹🌹
پاسخ
دی 2, 1402
درود جناب سید حسینی گرامی…
سپاسگزارم 🙏🙏🙏💐💐💐
پاسخ
بستن فرم