ولی اله بایبوردی
فروردین 19, 1399

درودها

استاد ارجمند

با رعایت امانت چشم انتظار

تو در نازخواب و من بیدار چون میر شب

دستمریزاد

تقدیمی : 🌸

گر کنی یاد ز یعقوب دلا
تا دمی صبح به تن رخت عزا

صبح را شب بکنی یاد از او
از هم او یاد عزیزی غُربا

ولی اله بایبوردی

19 / 01 / 1399

🌈🌈💐🍃💐🌈🌈

پاسخ
- بهروز پژواک
  فروردین 19, 1399
  
  سلام و سپاس وافر جناب استاد بایبوردی ارجمند ، درس پس می دهم ، و از محبت و لطفتان نشاط می گیرم ،
  
  پاسخ
مسیب عبدلپور
فروردین 19, 1399

درود و ادب شاعر محترم

عالی بود
احسنت
👏👏👏👏

شادکام باشید

🌹🌷🌷🌹🌷🌹

پاسخ
- بهروز پژواک
  فروردین 19, 1399
  
  سلام جناب عبدلپور گرامی از اینکه شاعرم خطاب فرمودید سپاسگزارم امید شایسته لطفتان باشم،
  
  پاسخ
رضا زمانیان قوژدی
فروردین 19, 1399

سلام و عرض ادب.
زیبا و دلنشین می سرائید.
بمانید

پاسخ
- بهروز پژواک
  فروردین 21, 1399
  
  سلام و سپاس جناب زمانیان گرامی نگاهتان زیباست
  
  پاسخ
محمدعلی رضاپور
فروردین 20, 1399

درودتان گرامی!
در پنجمین کارگاه ادبی سایت، منتظر نظرات ارزشمندتان هستیم:
http://sherepaak.com/225005/—

پاسخ
- بهروز پژواک
  فروردین 21, 1399
  
  سلام و سپاس جناب رضاپور عزیز امید فرصتی بیابم بیشتر در خدمت دوستان باشم ولی متآسفانه بدبختی و گرفتاری از زمین و آسمان بر من می بارد من هنوز فرصت مناسبی نیافتم اشعار دوستان را بخوانم هر چند که وزنه ای هم برای سنجیدن شعر در خود نمی یابم
  
  پاسخ

بستن فرم

سلام و درود

بسیار زیباست

سپاس از حضورتان

لذت بردم

شادکام باشید

در پناه خدا

این یک نقد است

ثبت نام در شعرپاک

ای باخبر ز حال خراب ندارها
چیزی بگو به قافله ی خرسوارها

با این الاغ لنگ به مقصد نمی رسند
آنانکه دلخوشند به قول و قرارها

دیگر در انتظار چه چیزی نشسته اند
جمعی کمر شکسته ی زیر فشار ها

تا خرمگس به جان بشر نیش می زند
جای گلایه نیست از انبوه مارها

باران اگر گرفت بگو جای پنجره
شوید غبار از رخ آیینه دارها

از قول ما بگو سر جدّت به شیخ شهر
ما را نبر به عصر حجر بین غارها

در کوچه های تنگ محل جار می زنند
دیوانه های زنده ، گران شد مزارها

فکری بکن به حال پریشان روزگار
ای باخبر ز حال خراب ندارها

« مهدی سیدحسینی »