🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
| تاریخ عضویت: | ۱۳۹۸/۰۴/۳۱ |
| تعداد شعر: | 1281 |
| تعداد مطالب: | 234 |
| آخرین فعالیت | ۱۴۰۳/۰۲/۱۳ |
بدنیائی که مردانش اسیر لقمه ای نانند
قراردادهای فوتبالی بدست دزد و دلال است
همه فناوریها بومی اند اما
مربی های پوشالی
تمام منفعت ها را ، بکام خود فرو بردند
چرا کل حقوق کارگر
اندازه ی یکماه اجاره نیست ؟
و پولی هم برای لقمه نانی نیست ؟
چگونه کارگر آرامشی دارد ؟
چگونه می تواند جبر این دنیای ظالم را
درون ذهن حل سازد ؟
چرا انبوه سرمایه
برای کارفرمایش تدارک شد ؟
چقدر سود کذائی
حاصل از یغما ز رنج کارگرها شد ؟
همه خوابند ؟
بخواب مرگ رفتند در طلوع روز ؟
سی گویا نمی بیند
فشار بر گرده ی مظلوم
کسی یادش نمی آید
لزوم عدل و انصافی
چو کبکی سر درون برف ها کردند
و در لاک ضخیم جهل مدفونند
دراین گرداب کف زنها
نوای همدلی با ناتوانان نیست
بزرگان هم
کلام پاک روح الله را هرگز نفهمیدند
و امروز وارث الهکم ثروت
به عشرت گشته اند ناچار
تن رنجور زخمی ضعیفان
مملو از تیغ است
به تیغ این خیانت پیشگان مست
گلگون است
بدست عده ای نامرد
ثروتهای انبوه است
و بسیاری فتادند در شکاف فقر و بیماری
و حکمی نیست
تا محروم به حق خود
رها گردد
ز درد و رنج بیماری
کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (1):
کاربرانی که این شعر را خوانده اند (2):
علی معصومی در سر منشاء دیوانگی
سلام اقا سیاوش قبلا هم با حنابعالی در این وادی سخن رفته بود. جنابعالی متاسفاته با سوالاتی
معصومه بیرانوند در درد دارد مست باشی بی می و…
سلام و سپاس مجدد
طارق خراسانی در درد دارد مست باشی بی می و…
سلام مجدد خیلی خوشحالم که هستی ، سلامتی و در کنار خانواده به فضل الهی
معصومه بیرانوند در درد دارد مست باشی بی می و…
سلام و عرض ادب این شعر شاید تاریخ سرودنش به ده سال قبل برمی گرده اولآ
طارق خراسانی در درد دارد مست باشی بی می و…
سلام رابعه دوم دختر شاعرم اولا : در تعجبم چرا تا به امروز این شعر را
بستن فرم