🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
هُرمِ تبِ روز، در فضا مى شكند…
شب، مرزِ سياهِ سايه را مى شكند
خورشيد، افق نشين هر روزِ زمين
در مغربِ كوهِ ادِّعا مى شكند
با نيت خير، ميرسد مرهمِ ماه
پاهاى كبود نور، تا مى شكند…
وقتى كه درخششِ غرورِ زهره
در عقربه هاى شب نما مى شكند
درياى دلت گرفته سونامىِ درد
آن سوى حريم صخره ها مى شكند
آوارِ سياهرنگِ عصيان زده اش
روى تنِ كشتىِ دعا مى شكند
فرياد نزد… ميانِ امواج، شكست…
-دلهاى بزرگ ، بى صدا مى شكند…-
در حنجره ى نمازِ صبرش هر بار
صد آيه ى خيس، بارها مى شكند…
آهسته بلورِ سرخِ بغضى سنگين
در راه گلوت، بى هوا مى شكند
دل، از تپشِ نخستِ خود مى دانست
يا بستر آتش است… يا مى شكند!
يك عمر به بوسه ى تبر عادت كرد…
يك بار نپرسيد چرا مى شكند؟!
ترديد نداشت سرستونهاى هراس
با زمزمه هاى “ربَّنا…”مى شكند
قلبى كه شكست، خانه ى امنِ خداست
زيباست اگر به اين بها مى شكند…
کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (8):
کاربرانی که این شعر را خوانده اند (11):
آبان 18, 1395
درودبرشما بانو آرامش عزیز. ……
واقعا لذت بردم …….
بسیارعاااالی زیبا و دلنشین…مثل همیشه
پاسخ
آبان 18, 1395
زیباست احسنت بر شما، موفق باشید
پاسخ
آبان 19, 1395
سلام بر بانو آرامش گرامی
عالی سرودید
مرحبااااااااااا
زنده باشید
پاسخ
آبان 19, 1395
سلام و درود به بزرگ بانوی شعر سرزمینم
افسوس و هزاران افسوس که در کشور متولی خوب و فرهیخته ی فرهنگی نداریم.
بدل کاران میدان به هیچ نیروی ارزشمند فرهنگی نمی دهند .
به خوبی واقفم آن شاعر توانمند دوست ندارد مطرح شود ولی ای کاش دانشجویان رشته ی ادبیات و استادان و مردم شعر دوست میهنمان با اشعار ناب شما آشنا می شدند.
مانند همیشه شاهکاری را رقم زده اید.
در پناه خدا شاد زی
پاسخ
آبان 19, 1395
سلام خانم آرامش گرامی
بسیارزیبا بود.احسنت
سرافرازباشید
پاسخ
بستن فرم