طارق خراسانی
فروردین 16, 1402

سلام و درود به برهان عزیزم

بسیار زیباست لذت بردم

در پناه خدا 🌱🌹👌👌👌👌🌹🌱

پاسخ
- برهان جاوید
  فروردین 16, 1402
  
  درود بر استاد طارق گرامی
  و سپاس بیکران از حضور ارزشمند و گرمای نگاهتان
  تندرست و پیروز باشید
  ❤️❤️❤️🌹🌹🌹🙏🙏🙏
  
  پاسخ
محمدعلی رضاپور
فروردین 16, 1402

سلام و درود و خدا قوت
بسیار زیبا اما چرا بیت قبل از آخر و بیت پایانی، وزن شان به این شکل است؟!

پاسخ
- برهان جاوید
  فروردین 16, 1402
  
  درود و سپاس بیکران از نظر لطف و نکته سنجی و نقد ارزشمندتان جناب رضاپور گرامی
  دقیقا صحیح است
  دو بیت انتهایی در هجای پایانی لغزش وزنی دارن که ویرایش شد
  سپاسگزارم از شما به جهت بیان این موضوع
  
  ❤️❤️❤️🌹🌹🌹🙏🙏🙏
  
  پاسخ
غلامحسین جمعی
فروردین 16, 1402

طناب بریده پر از زخم خنجر
شتاب زمین در سکون کبوتر

درودو سپاس بر جناب جاوید بزرگوار

زیباست و دوست داشتنی عزیز فقط

بیت زیر علی رغم این که تعداد هجاهایش با دیگر ابیات فرقی ندارد ایجاد سکته کرده است
و احتیاج به روغن کاری دارد احتمالا در چینش
کلملت باید تغییراتی اعمال فرمایید

“توانا نبود آنکه داناست چرا؟
جوانی و پیری به سوداست چرا؟”

چون جناب رضاپور هم همین مشکل را داشتند

🙏🙏🙏🙏❤️❤️❤️🙏🙏🙏

پاسخ
- برهان جاوید
  فروردین 16, 1402
  
  درود و سپاس بیکران جناب جمعی گرامی
  و سپاسگزارم از لطف و شاگرد نوازی تان
  بیت قبل اخر در هجای پایانی لغزش وزنی داشت و بیت آخر هم به دلم ننشست و ویرایش کردم.
  مشغله کاری فراغت برام نذاشته.بسیار سپاس از اینکه هستید و برای ارتقای فرهنگ و ادب این مرز و بوم وقت گرانمایه تان را خرج می کنید.
  ❤️❤️❤️🌹🌹🌹🙏🙏🙏
  
  پاسخ
  - غلامحسین جمعی
    فروردین 17, 1402
    
    درود و سپاس عزیز دستت درد نکناد حالا خوب سد
    
    پاسخ
    - برهان جاوید
      فروردین 18, 1402
      
      درود و سپاس بیکران جناب جمعی گرامی
      دست شما درد نکند
      می آموزم در مجضرتان
      ❤️❤️❤️🌹🌹🌹🙏🙏🙏
      
      پاسخ
مدینه ترکاشوند
فروردین 19, 1402

درود ها شاعرخوبان
دستمریزاد عاااالی

پاسخ
- برهان جاوید
  فروردین 20, 1402
  
  درود و سپاس از نظر لطف تان
  سرکار خانم فرهیخته و ادیب ترکاشوند
  پاینده باشید🌹🌹🌹
  
  پاسخ

بستن فرم

سلام و درود

بسیار زیباست

سپاس از حضورتان

لذت بردم

شادکام باشید

در پناه خدا

این یک نقد است

ثبت نام در شعرپاک

وقتی برایت می شود دنیا فقط یک فرد
بی او نمی دانی در این دنیا چه باید کرد

افسردگی بی طاقتی امثالِ این حالات
عاشق شدن صد عارضه همراهِ خود آورد

در غارِ تنهایی مرا امشب دمی دریاب
پژواکِ کوهستان پُرَست از ناله های درد

مانندِ ققنوس از دلِ خاکسترش برخیز
گاهی اگر شد آتشِ این عشقِ سوزان سرد

دیگر سراغ از بارِشِ باران نمی گیرد
دشتی که شُسته خاکِ او را گریهء یک مرد

« سجاد پورخدایار »

علی معصومی در سر منشاء دیوانگی

سلام اقا سیاوش قبلا هم با حنابعالی در این وادی سخن رفته بود. جنابعالی متاسفاته با سوالاتی

معصومه بیرانوند در درد دارد مست باشی بی می و…

سلام و سپاس مجدد

طارق خراسانی در درد دارد مست باشی بی می و…

سلام مجدد خیلی خوشحالم که هستی ، سلامتی و در کنار خانواده به فضل الهی

معصومه بیرانوند در درد دارد مست باشی بی می و…

سلام و عرض ادب این شعر شاید تاریخ سرودنش به ده سال قبل برمی گرده اولآ

طارق خراسانی در درد دارد مست باشی بی می و…

سلام رابعه دوم دختر شاعرم اولا : در تعجبم چرا تا به امروز این شعر را