🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃

 دوبیتی 246

(ثبت: 247555) اردیبهشت 17, 1401 

 

بر دست جهانـي نـبُوَد يك سر كارم
من كار جهان را همه بر دست بدارم
گـر جمله مخلوق به تدبيـر برآيند
نـتوان خللـي جمله بيارنـد بـه كارم
٭٭٭
با كاروان نيكـو از بس كناره كردم
كارم زِ بس نكو بود كاري دوباره كردم
هركار خير و نيكي حتماً ره صواب است
در كار خير و نيكي كي استخاره كردم
٭٭٭
خواهش دنياي دون آتش سوزنده است
در اثر خواهش است ، آدم اگر زنده است
خواهش دنيا كجا ، خواهش آدم كجا
خواهش آدم خداست ، آدم اگر بنده است
٭٭٭
هر آدم نادانـي ، كي جزء بشـر باشد
گر تابع جهلش شد، چون كره ي خر باشد
جهل است كه آدم را ، ديوانه صفت سازد
ديوانه هر آنكس شد ، بي عقل و هنر باشد
٭٭٭
هر آدم پـُر جهلي ، دشمن به بشـر باشد
كي رتبه ي انسان را بينا زِ بصر باشد
جهل است كه آدم را ، حيوان صفتش دارد
با آن صفت حيوان ، در راه خطر باشد
٭٭٭
نسیم گلشن حسن مصطفایی دهنوی

 

 

 

 

کاربرانی که این شعر را پسندیده اند :

کاربرانی که این شعر را خوانده اند (3):

نظرها
  1. فریبا نوری

    اردیبهشت 17, 1401

    خواهش دنياي دون آتش سوزنده است
    در اثر خواهش است ، آدم اگر زنده است
    خواهش دنيا كجا ، خواهش آدم كجا
    خواهش آدم خداست ، آدم اگر بنده است

    درود 🌷🌷🌷

    • حسن مصطفایی دهنوی

      اردیبهشت 18, 1401

      ازنگاه پرلطف ومحبت شما استاد بانو گرامی
      کمال تشکر را دارم
      وجود بابرکتان در پناه حق باشد
      خداوند شاعر را رحمت فرماید ، الهی امین
      🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹

بستن فرم


سلام و درود
بسیار زیباست
سپاس از حضورتان
لذت بردم
شادکام باشید
در پناه خدا