🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
درمانسراي دوران رد كرده درد ما را
تا آنكه ما بگرديـم دوران ماوراء را
مطلب پسر چنين است مغز سخن همين است
منعم كجا بگردد تا جويد آن گدا را
٭٭٭
بر آشنايي خود ره داده است ما را
بشنوطبيب حرفم ، بشناس آن خدا را
ما هرچه با تكاپو بر دور خود بگرديم
بايد كه بيشتر جُست آن فرد آشنـا را
٭٭٭
معيار و طراز حق، نيكو صفتان گويند
آنـها كه به ملك حق ،مانند ترازويند
هرقدرت و بازويي رهوار ره حق نيست
رهبـر به حقيقتها بي قدرت بازويند
٭٭٭
گر سر زِ همين خط تو بتوان به در آرم
مانند همين خط تو خطي بگـذارم
گر سر به در آرَم زِ يكي كار تو يارب
ديگر سر كارم ، به تو من وانگـذارم
٭٭٭
قسمت حقجوي و كمش مي دهند
جـور و جفـا و ستمش مي دهند
آنـكه بجويـد ره احكـام حق
جاي خوش و عيش ، غمش مي دهند
٭٭٭
نسیم گلشن حسن مصطفایی دهنوی
کاربرانی که این شعر را پسندیده اند :
کاربرانی که این شعر را خوانده اند (3):
بستن فرم