🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃

 دوست داشتن هایم چه شد …

(ثبت: 211613) تیر 20, 1398 

من دوست داشتن هایم را
مدتهاست
در بقچه ای گلدار پیچیده
و لابلای آن
عطر بهارنارنج پاشیده ام
و هرگز دلم نیامد
به دست باد بسپارم
گرد عاشقانه هایم را
اما
افسوس که انتظار آمدنت
با چشم من گره خورده

غبار غلیظی روی ساعت
چشمهای کم سوی مرا
به خود عادت داده است
عقربه ها از نفس افتاده اند
از بس نیامدنت
را تیک تاک کردند

گاه بقچه را باز میکنم
تنها برای آنکه از یاد نرود
روزی من هم
کسی را دوست داشتم
اما حالا دیگر
مدتهاست
دوست داشتن هایم کپک زده اند
بوی مرداب میدهند
حتی اگر
نهال بهارنارنج هم کاشته بودم
تا امروز خشکیده بود
دیگر حتی
مدتهاست
مژگانم
از نمناکیِ اشک بی نصیب است
آه
من درگیر باز کردن گره کور دوست داشتنم
در انزوای سیاهی انتظار

 

 

 

 

کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (5):

نقدها
  1. تیر 20, 1398

    سلام ….چقدر خوب یادم افتاد من هم دوست داشتن هایم در کلاس اول لای کتاب فارسی جا گذاشتم در برگی خشک از کاج حیاطمان الان فهمیدم چرا نه کسی دوستم میتواند داشته باشد نه من بلدم کسی را واقعا دوست بدارم ..الان کتاب فارسی من کجاست خدای من ……

    • فائزه ناظر

      تیر 20, 1398

      سلام بر مسیحای ناجی…همیشه میدانستم عاشق بوی کاغذهای کاهیه کتاب ها بودن حکمتی دارد نگو جای دنجی برای دوست داشتن است
      اتفاقا از شما چه پنهان امروز کتاب ملت عشق را میخواندم اواسط کتاب بود کاغذهایش مثل همان کتاب ها بود کتاب را روی صورتم گذاشتم و نفس عمیقی کشیدم و بوی خوش ان دوران را بلعیدم …شاید عطر همان دوست داشتنها تداعی شده که اینقدر برایم لذت بخش بود

نظرها 24 
  1. طارق خراسانی

    تیر 20, 1398

    سلام و درود
    .

    بسیار زیبا و تلخ
    تمام شادی عالم، هر آنچه می خواهی
    برای آن دل ماهت عزیز می خواهم

    در پناه خدا 🌿👏👏👏👏🌿

    • فائزه ناظر

      تیر 20, 1398

      سلام و درود استاد مهربانم
      ممنونم از حضور پر مهرتان
      خوشحالم باز هم افتخار حضور در این سایت پاک تر از پاک که همراهی به خوبی شما دارد نصیبم شد
      برقرار باشید 🌺🌺🌺

  2. تیر 20, 1398

    سلام شاعر ارجمند ، صاحب سپیدهای زیبا …
    و من دوست داشتن هایم را لابه لای بیت ها و گیگ ها و ترابایت های اینترنت پنهان کردم ، باشد تا به او بگویند این امواج بی کران نامرئی ، مثل بی کران چشمان دریایی ، مثل یک عشق پنهانی …
    بداهه ای کوچک
    #فواد_محمدزاده

    • فائزه ناظر

      تیر 20, 1398

      سپاس فراوان از شما جناب محمدزاده گرامی
      حضور صمیمانه تان را ارج مینهم
      ممنون از بداهه زیبایتان
      زنده باشید به مهر🌺🌺🌺

  3. سلام و درود سرکار خانم ناظر

    روان و سلیس …

    دستمریزاد

    💐💐🌸💐💐

  4. فائزه ناظر

    تیر 20, 1398

    سپاس از حضور ارزشمندتان استاد بایبوردی گرامی
    بزرگوادید 🌺🌺

  5. میرزایی

    تیر 20, 1398

    سلام
    دوست داشتن همیشه بوی نارنج دارد

    • فائزه ناظر

      تیر 21, 1398

      سلام بر مهبانوی عزیزم
      به نکته زیبایی اشاره کردید ممنونم
      بوی نارنج بوی سیب بوی شب بو …🌺

  6. درود بر شما ارجمند

    🌿🌺🌺🌺🍃

    • فائزه ناظر

      تیر 21, 1398

      سلام و عرض ادب استاد انصاری گرامی
      خرسندم از دیدنتون 🌺🌺

  7. علی معصومی

    تیر 22, 1398

    🌿🌿🌿🌿🙏👏👏👏
    سلام و درود

    بسیار زیباست
    💐💐💐
    شادکام باشید

    • فائزه ناظر

      تیر 22, 1398

      سلام
      سپاس از حضورتون استاد معصومی
      برقرار باشید🌺

  8. مسیحا ناجی

    تیر 24, 1398

    چشـمت به ‌چشم ما و دلت پیش دیگریست
    جای گلایه نیـست کـه ایـن رســم دلبریست

    هـر کس گذشت از نظـرت در دلـت نشست
    تــنـــها گنــاه آیــنــه ‌هـا زود بــــــاوریـسـت

    مهرـت به ‌خلق بیش‌ تر از جور بر من است
    ســهـــم بـــرابـــر همـــگان نـــابرابریست

    دشنــام یا دعــای تو در حــق من یکیست
    ای آفـتـــاب هـر چـه کنــی ذره‌ پـروریست

    ساحـــل جـــواب ســرزنــش مـــوج را نداد
    گاهی فقط سکوت سزای سبک‌ سریست

  9. مسیحا ناجی

    تیر 24, 1398

    دلم میخواد بهترین شعر دنیا را به خاطر جوانمردیت تقدیمت کنم فائزه عزیز کاش قبل نبودنم بتونم

    • فائزه ناظر

      تیر 24, 1398

      بزرگوارید استاد
      شما خودتون شعری جاودان هستین
      بمانید و بتابید به مهر🌺🌺🌺

  10. مسیحا ناجی

    تیر 24, 1398

    گاهی فقط سکوت سزای سبک‌ سریست ……. ممنون بانوی شعرهای نگفته

  11. مسیحا ناجی

    تیر 24, 1398

    شعرم را ویرایش کردم فایزه خودت میدونی چرا …گفتی بتاب اما گاه ابرهای سیاه همه جا دنبالت هستند انقدر پای پیچت میشوند که سرت را بگذاری روی شانه ات و غروب کنی پشت این همه ابر سیاه

    • فائزه ناظر

      تیر 24, 1398

      خورشید به وقت غروب هم عظمتش نمایان است از جایی غروب میکند و جای دیگر پرتو افکنی اما دوباره هر صبح سپیده دم بی وقفه از همان جا میدرخشد ابرها هم نمیتوانند جلوی طلعلع خورشید را بگیرند خب کار خداست دیگر خورشید رو بیشتر دوست داشته

  12. مسیحا ناجی

    تیر 24, 1398

    در این مدت کم که شناختمت فهمیدم هنوز امیدی به صداقت و بی ریایی انسان میتوان داشت حالا تنها به هوای تو اینجام ممنون که از خواسته هایت دست کشیدی برای دفاع از عدالت

    • فائزه ناظر

      تیر 24, 1398

      خجالت میدین شمابزرگوارین
      بعضی وقتا بعضی از ادمها با وجود خدای شعر بودن اینقدر متواضع و بی ریا هستن که دیگران راحت میتونن وارد حریمشون بشن و ….
      حق تنها چیزیست که انسان میتونه برای انسان دیگه هم به درگاه خدا فریاد بزنه و نترسه …
      مانا باشید

  13. سلام و درودتان باد بزرگوار

    🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺

    • فائزه ناظر

      تیر 24, 1398

      سلام و هزاران درود استاد فتحی بزرگوار
      خوش آمدید به سایت پاک 🌺🌺🌺

  14. الهام

    آبان 5, 1399

    بسیار زیبا بود

    بیستم تیر نود و هشت سالگرد تولدم،دیدار دوباره با عشقی بعد از ۱۶ سال ، شروع دوست داشتنی که پایانش عبرتی شگرف شد و سالروز تولد شعر ” دوست داشتن ” شما

    دوست داشتنم را

    همیشه به همراه دارم ، در نگاهم در نفسم در تپش قلبم

    اصلا مگر می شود مادر باشی و جایی لابه لای خاطره ها و کتابها ، دوست داشتن ، جا گذاشته باشی

    می شود ؟

بستن فرم


سلام و درود
بسیار زیباست
سپاس از حضورتان
لذت بردم
شادکام باشید
در پناه خدا