🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
مزين كن سر و رويت كه بشتابى سر كويش
مبادا وقت تنگ آيد نبينى حلقه ى مويش
طلوع شمس عارف در شبانگاهان ميسر شد
تو برخيز از جمود خواب و شيدا شو به گيسويش
نگهدار چشم و دل از خواب و خورهاى فراموشى
محيا كن دو چشم دل رسان دل را به دلجويش
بدست آور تو ريسمانى كه آويزان بود اكنون
بگير از چاه بيرون شو بسوى قبله و رويش
درون چاه تنهائى مچرخ و دل محيا كن
برون شو از لباس ظاهر و بگريز در سويش
من و نفس و من و خواب و من و غفلت
كجا بسپارم اندوه نديدنها و آن نورش
کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (1):
کاربرانی که این شعر را خوانده اند (4):
آبان 30, 1400
🌹🌹🌹
پاسخ
بستن فرم