![جواد مهدی پور](https://sherepaak.com/wp-content/uploads/2022/10/Javad-2-e1666306587935.jpg)
🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
بسمه تعالی
برای ” عشق ” ندارم بجز ” تو ” دستاویز
و زنده ام من از این کـار عشق شورانگیز
کنار مسجد چشمت لـب تو میخانه ست
دهان سرخ تـو از داغ ” می ” شده لبریز
حقیقت تـــو منم ، در صلیب آغوشت
مرا ز حلقه ی گیسو، به سینه ات آویز
من از نگاه مسیحایی تـــو بیمـارم
بیا و با دم خود از تنم کمی تب ریز
مترسگی که به عشق کلاغ می میرد !
به باد می رود آن لحظه بستر جالیز
همیشه با دل خود خوش حساب باید بود
که خوش حساب نترسد ز روز رستاخیز
من از تبار سخن ، شهر شعر، تبریزم
هنوز مانده از آثار شمس ، در تبریـز
کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (4):
کاربرانی که این شعر را خوانده اند (6):