🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
کوهے که در من حرف هاے عشق از بر داشت
حجم نگاهم را شبیه شعر ، باور داشت
گفتے برایت شاعر پرواز خواهم بود
اما سکوتت بغض هاے تازه در سر داشت
مے خواستم انگیزه روز و شبت باشم
اما هوا رنگ کبوترهاے پرپر داشت
از ابتدا تکلیف غم هامان مشخص بود
غم در مسیر عشق ما تصمیم دیگر داشت
گفتند با ما آسمان هم قهر خواهد کرد
وقتے کبوتر لانه بر اوج صنوبر داشت
باران شب خوشبختے چشمانمان رقصید
دریا غم احساس را از دوشمان برداشت
حتا غزل ، آرامش شبهایمان مے شد
هر مثنوے همسایه ے رویایمان مے شد
گلهاے باغ آرزوها در تو خندیدند
لبخند را از لاجورد آسمان چیدند
احساس باران خورده ے ما باز هم گل کرد
در ما شکوه شوکت شیراز هم گل کرد
از کوچه هاے بے کسے ها کوچ مے کردیم
در آسمان سبز رویا کوچ مے کردیم
من در تو شعر عشق را تفسیر مے کردم
لبخند را در چشم تو تکثیر مے کردم
مرد دمادم هاے احساس قشنگ من
پرکن مرا از جام شب هاے درنگ من
من خسته ام از کوچه هاے تنگ دلتنگی
یڪ عمر بازے خورده ام در چنگ دلتنگی
تو باور سبز نگاه زرد من هستی
تنها ترین پروانه ے شبگرد من هستی
بگذار برگردم به دنیاے غزل با تو
تا حس کنم طوفان دریاے غزل با تو
در پرنیان شعر من خورشید مے رقصد
مهتاب در من تا تو را فهمید مے رقصد
باغ نفسهایم تو را در خود غزل کرده است
با تو گل لبخند در تبعید مے رقصد
حتا کبوتر هاے شعرم پر در آوردند
چشمان من در پرده ے تردید مے رقصد
مرد غزلهاے شراب آلوده ام برخیز
انگار در من زهره با ناهید مے رقصد
اصلن خداے آرزوهایم میان شعر
از لحظه اے که عشق را رقصید مے رقصد
#پرستش_مددی
۱۳۹۸.۰۲.۱۰
@mehrabEparastesh
کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (4):
کاربرانی که این شعر را خوانده اند (6):
مهر 12, 1400
درود بر شما
عالی بود
لذت بردم🍃
پاسخ
مهر 13, 1400
🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃
پاسخ
آذر 8, 1400
👏👏👏🌹🌹🌹بسیار زیباست
پاسخ
بستن فرم