🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃

 « رنگ ها از نژاد آفریقایی اند »

(ثبت: 253932) آذر 23, 1401 

 

برای آغاز این جنبش سیاسی
تنها پنج انگشت دیگر مانده است
تا این دست ها مشت شوند
و زنی که از دیروزش عبور کرده است
فمینیسم نیست
چون ناامیدی پیراهنِ تاریخ را
روی طناب زندگی پهن کرده
حالا اگر این چنین باشد
در خطاب به شما باید بگویم که پس چرا
این خیابان تمام فاصله ها را تاریک می بیند
من بر خلاف شما
همین امروز دستی از زندگی را دیدم
که
از خانه ی همسایه فرار می کرد
و این دست
به جای مردم سالاری به مرد سالاری فکر می کرد
نه دوستِ من این جورها نیست
شعر را که شطرنجی کنید
ورود کسانی که چشمانی زرد دارند را
به کوچه ی آزاد می گذارد
نیمی از دنیا
از گره های روسری زنان که بر کمر بستند
آغاز می شود
من با حرف های شما ها موافقم
اما هر کسی نظری دارد
جز انسان هایی که در جنگ های چریکی
تنها
زخم های شعرهای سیاسی را با عشق می بستند
دیگر زمانی نیست
به غزل های عاشقانه پناه برد
و یا چهارپاره را در داخلِ یک مربع گذاشت
یا مرزهای شعر نو را
در یک مستظیل مرزبندی کرد
همه ی شما حرفِ دلتان سخنی است که لباس اش
به رنگ اومانیسم باشد
ولی امروزه هر بمبی که به پرچم اش پشت کند
صدای خودش را
با ارزان ترین قیمت به بیگانه فروخته است
حالا چه می شود
همه ی انسان ها به صدای صلح گوش فرا دهند
به صدایی که در گلوی من، تو و او
همه را انسان فریاد می زند
همه ی سایه ها مثل هم نور نمی دهند
اما مثل هم زندگی شان می میرد
بی مثل هم مثلِ هم می شوند
باید بگویم
همه ی حرف هایی که شماها زدید
فکر نمی کنم
با این دست های بزرگ که در جیب
هیچ خیابانی نمی دوند
می شود انقلاب کرد
این دست ها که در جیب من پیدا شدند
دست های یک انقلابی نیست
دست هایی است که آمال مردم را دزدیده
و در جیب ما گذاشته است
دست ها هیچ شباهتی با پاها ندارند
دست ها فکرها را می نویسند
آدم ها را نقاشی می کنند
ماشین ها را می سازند
و دست در دست هم می گذارند
تا پاهای زیادی راقطع کنند
چشمانِ زیادی را کور کنند
ولی پاها همیشه راه می روند
تا به مقصدی برسند که یک روزی از دستِ قلمی
خوانده اند که باید این راه را پیمود
دست ها راه ها را می نویسند
اما پاها راه ها را قدم می زنند
فرق است
بین پادشای که مرکزِ شهر را قدم می زند
با نویسنده ای که آدم های شهر را می نویسد
برای آغازِ یک جنبش سیاسی
دست ها قد نمی شوند
قدم نمی شوند
مثل پاهایی که قلم می شوند!

 

شعر از: عابدین پاپی(آرام)

 

 

 

 

کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (2):

نظرها
  1. درود بر شما👌👌👌🌹

  2. طلعت خیاط پیشه

    آذر 23, 1401

    درود زیبا سروده اید
    🌹🌹🌹🌹🌿

بستن فرم


سلام و درود
بسیار زیباست
سپاس از حضورتان
لذت بردم
شادکام باشید
در پناه خدا