🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃

 زنده باد تنهائی

(ثبت: 253349) آذر 8, 1401 

 

پاک دلی پاک رو در گذر از روزگار
خون ِ جگر خورد تا , او نشود سازگار
هرچه که بافندگان , بافته بودند به سِحر
او نپذیرفته بود , تا نشود شرمسار
روز و شب اش منتظر تا که مبادا دمی
خرقه و سجاده ها , باز بسازند حصار
بر سَرِ هر برزنی , دید که دیوانه اند
در گذر از کوچه ها , آه و فغان بیشمار
بر سر شک و یقین , رفت به عزلت خموش
دید به تنها شدن محو شود این خمار
از سر تدبیر او , چشم جهان خیره شد
پاک سرشت زنده ماند در گذر ِروزگار

 

 

 

 

کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (1):

نظرها
  1. طارق خراسانی

    آذر 8, 1401

    بر سَرِ هر برزنی , دید که دیوانه اند
    در گذر از کوچه ها , آه و فغان بیشمار
    بر سر شک و یقین , رفت به عزلت خموش
    دید به تنها شدن محو شود این خمار

    سلام و درود

    لذت برده و آموختم

    در پناه خدا 🌿👏👏👏👏🌹🌿

بستن فرم


سلام و درود
بسیار زیباست
سپاس از حضورتان
لذت بردم
شادکام باشید
در پناه خدا