دلم خون است

ز بمباران دلم خون است
من آنم کز شعار مرگ بر انسان دلم خون است
شعاری که بخواهد مرگ را آسان دلم خون است

ز هر کس که بهر بادی سوار موج میگردد
ز باد کشت کرده بدروَد طوفان دلم خون است

ز یاد خاطرات جنگ حالم می خورد بر هم
جوانان را کند با خاک و خون یکسان دلم خون است

من از اشغال وحشتناک گرجستان و گیلان و
هم از تبریز مه آلوده و تهران دلم خون است

ندارم جراتی تا بنگرم آن چشم شهلا را
ز اشک کودک پاک بلوچستان دلم خون است

ز فریاد شغالان خاطر شیران شود زنده
ز زخم گردن شیر نر غران دلم خون است

گر افتد آتشی بر جان گندمزار می لرزم
به یغما میرود گر خرمن دهقان دلم خون است

تنم از دزد روز روشن دیوان همی لرزد
ز آهِ بی گناهی که رود زندان دلم خون است

ز نامردی که نان سفره اش با خون رنگین است
و زان مردی که باشد سفره اش بی نان  دلم خون است

ز دزدی که ز در آید و یا دیوار باکی
نیست
ز دزدان نمک پرورده این خوان دلم خون است

فتاده لرزه بر جانم ز های و هوی کفتاران
ز روباهی که حیلت میکند آسان دلم خون است

چو خود شهریوری هستم نمیترسم ز تابستان
نه شهریور که از بی مهری آبان دلم خون است

ز آمریکا و از کل جهانخواران این عالم
و زانکه میکند اوکراین را ویران دلم خون است

ز ویرانی سوریه، فلسطین، غزه و لبنان
و یا از جنگ مابین عراق-ایران دلم خون است

هم از آوارگان غزه و لبنان و اسرائیل
و هم از کودک آواره افغان دلم خون است

ز آه و ناله آن کودک معصوم بی مادر
ز مادرهای بی کودک ز بمباران  دلم خون است

زنم فریاد از این هنگامه بیداد و وانفسا
ز بمباران بیماران بی درمان دلم خون است

زبانم قاصر است اما من این را فاش میگویم
ز هر کس که زند بر آتشی دامان دلم خون است

#امیر_وحدتی_یگانه