🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃

 ساحل طوفانی

(ثبت: 2009) تیر 28, 1395 

تا تو رفتی دل من ابری و بارانی شد
ساحل غمزده‌ام یکسره طوفانی شد

مثل یک چلچله که سقف سرش ریخته است
دل بیچاره من بی سر و سامانی شد

 تا که مردم به سرانگشتْ ملامت نکنند
گریه‌ام در غم تو گریه‌ی پنهانی شد

قصه برعکس شد اینک تو زلیخا شدی و
یوسف این بار ز هجران تو زندانی شد

واژه‌ها آینه حال خرابم شده‌اند
واژه در واژه غمم بغض و پریشانی شد

بس که ویران شده حالم تو ببین حتی هم
آخرین قافیه ام واژه ویرانی شد

https://telegram.me/msalikhany

کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (3):

نظرها
  1. علیرضا حکیم

    تیر 29, 1395

    درود گرامی

    شعر زیبایی از شما خوندم

    موفق باشی و شاد

  2. منصور شاهنگیان

    تیر 30, 1395

    با درود

    بار دیگر به شما و به کلام شاعرانه و خلاقانه تان تبریک گفته و درود میفرستم …

    زنده و سالم باشید دوست خوبم …

  3. طلعت خیاط پیشه

    تیر 30, 1395

    تا که مردم به سر انگشت ملامت نکنند

    گریه ام  در غم  ِ تو گریه ی پنهانی شد

    احسنت بر جناب علیخانی ارجمند

بستن فرم


سلام و درود
بسیار زیباست
سپاس از حضورتان
لذت بردم
شادکام باشید
در پناه خدا