🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
ساز بشکسته
من آن مسافرم از کول بار می گویم
ز پای خسته ی در زیر بار می گویم
جدا فتاده ام از یار همزبان یاران
چو نی شکایتی از روزگار می گویم
نفس بریده چو برگ خزان پاییزم
ز باغ و غنچه و از شاخسار می گویم
فغان بر آورم از دل چو ساز بشکسته
که با نوازش دستان یار می گویم
به نای خسته ی چوپان من آن نوای نی ام
ز هم نواییِ با کوهسار می گویم
ز قصه های دراز هزار و یک شب خود
هزار رفته من از آن هزار می گویم
گذشت عمر گرانمایه مثل باد سحر
چو آب درگذر از جویبار می گویم
بهار باغ خزان شد صفای بستان رفت
از آن کویر و وز ان شوره زار می گویم
ز چشم نرگس و از اشکهای مروارید
ز خال هندوی آن گلعذار میگویم
خدا کند نرود چشمهای من بر خواب
ز چشمهای غزال خمار می گویم
میان خنده ی گلهای بوستان، من از
گلاب گریه ی بی اختیار می گویم
قرار در دل درمانده ام نمانده دگر
ز دردهای دل بیقرار می گویم
بر آید از دل نالان هر دمی آهی
ز آه بی ثمر و بی شمار می گویم
بسی ز جور فلک داغدیدگان دیدم
فسانه ای ز دل داغدار می گویم
ز خاطرات پریشان رفته در دل خاک
ز کوچ بی خبر “خاکسار”۱ می گویم
“یگانه” ام هنر شاعری نمیدانم
گهی ز حافظ و گه شهریار می گویم
@@@
امیر وحدتی یگانه
۱- مرحوم غلامعلی خاکسار شاعر نامدار از شهرستان ابهر
کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (5):
کاربرانی که این شعر را خوانده اند (7):
اردیبهشت 14, 1401
قرار در دل درمانده ام نمانده دگر
ز دردهای دل بیقرار می گویم
درودها جناب وحدتی یگانه ارجمند
کاش اگر فرصت دارید در بخش مطالب هم مطلبی با ذکر نمونه اشعار مرحوم غلامعلی خاکسار بنویسید.
🌺🌺🌺🌺🌺
پاسخ
اردیبهشت 14, 1401
درودها جناب یگانهبزرگوار
بسیار زیبا و دلنشین وپراز غم فراق
موید و موفق باشید
💐💐💐
پاسخ
اردیبهشت 14, 1401
جناب یگانه ارجمند
درود بر شما
میان ِ خنده ی گلهای بوستان ، من از
گلاب گریه ی بی اختیار می گویم
🙏🌷🌷
پاسخ
خرداد 11, 1401
درودها بر شما استاد گرامی ادیب فرزانه و فرهیخته
بسیار زیبا، دلنشین و سرشار از احساسات لطیف سروده اید
قلمتان نویسا
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
پاسخ
بستن فرم