🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
این ناله ی دل نبوده، شد از جانم
وین مرثیه نیست دردِ جان میخوانم
گویند:«ز دل رود چو از دیده برفت»
رفتـی و هنوز از غمت گریانم
از نام تو ناکسان چو نان میجویند
دیریست گرفته رُخ ، بَری از نانم
زندان به فساد می برد انسان را
زین روی هماره دشمن زندانم
از اشک و نگاه گرم من دانستند
اربابِ فلک، ستاره بارانم
۱۴ خرداد ۱۳۹۲
کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (4):
کاربرانی که این شعر را خوانده اند (11):